Monday, February 13, 2012

مروری بر روند تشکیل نظامهای سیاسی در دنیا- 2

اخیرا" انقلابات دیگری در دنیا به وقوع پیوسته و هر کسی برای آن تحرکات و گریز از ظلمت و ستمگری  از جمله مردم ، سیاسیون جهان وحاکمانشان ،نامی را تدوین و تعیین نموده اند یکی بهار عربی نامیده، دیگری بیداری انسانی نام نهاده و بزرگان کشورمان هم بیداری اسلامی خطاب کرده اند

حال مسئله این است که آیا تجربه جدائی دین از سیاست در اروپا برای این انقلابات می تواند راهگشا بوده و الگو تلقی شود و یا اینکه شایسته خواهد بود از انقلاب اسلامی ما الگو گرفته و مسیر کشورداری را بی سنگلاخ طی نمایند این ملتها حتی تجارب همه کشورهائی چون افغانستان،پاکستان،عربستان،عراق فعلی و... می توانند ارزیابی کنند ولو اینکه هنوز در اوایل راهند و مسیر زیادی را طی خواهند کرد

علی رغم اینکه بعضی از این کشورهای آشوب زده ،ترکیه را الگو قلمداد کرده اند و کشوری که ما را اسوه قرار داده باشد هنوز به طور رسمی اعلام نشده است این مسئله میتواند اتفاق بیفتد و شاید فشارهای جانبی مانع از آن شده است و شاید هم شناخت مناسبی از انقلاب ما را ندارند

نگرش و رفتار انسانها در سراسر جهان روز به روز تغییر کرده و به دنبال بهترین الگوها و رفتارها می باشند در این روزگار هیچ کشوری نمی تواند الگوی مطلقی بوده باشد چرا که در اغلب کشورهای دموکراتیک افکار انسانهای فرهیخته زمام امور را در دست دارند و این پدیده به دلایلی نمی تواند یک پروسه الهی تلقی شود و یقینا" دارای ایراداتی است که بمرور باید برطرف شده و تبدیل به احسن گردد

در واقع مدرنیته خود در حال تغییر ،تحول و ترقی است و اصول و محتوای آن همیشه در حال اصلاح است و نمی تواند از اصلاحات الزامی، گریزان شده و خودش را مصون از هر نوع انحراف و خطا بداند

علی رغم اینکه نظامهای مردم سالار اغلب تحت نظارت مردم خودشان هستند(البته اگر سرمایه داران و کارتلهای نفتی و... اگر اجازه بدهند) ولی باز نیاز به بازنگری در اداره امور کشور دارند برای اینکه شعار اینگونه نظامها فقط خدمت برای مردمشان می باشد و نمی توانند بهانه دیگری را بیاورند این نوع نظامهای سیاسی چون از یک سرچشمه ناب و خالی از اشکال هدایت نمی شوند ولذا نمی توانند ادعای الوهیت داشته و در فکر جاری ساختن احکام الهی بوده باشند



ادامه دارد















No comments: