Thursday, June 25, 2009

بهار88

چهاردهم خرداد ماه بود که با دوستان به سوی وطنمان عزم سفر کردیم بعد از گذر از روستاهای مختلف مناطق جلفا و کلیبر وارد دهمان شده و شب را در آغوش پر مهر و محبت و گرم آن آرمیدیم پانزدهم خرداد به سوی خداآفرین راه افتاده و عصر به شهرک تازه تاسیس جانانلو که اهالی شریف روستاهای کوچیده علی آباد و شجاعیلو و غیره را در آغوش خود جای داده است سر زده و با یکی از دوستانمان خوش و بشی کرده و ایشان ما را به میوه و چایی دعوت کردند سالیان سال بود که با دوستان مذکور بر سر سفره ای ننشسته بودیم و لذا برای همه خوشحال کننده و خاطره انگیز بود
بعد از خداحافظی با دوستان به شهر خمارلو رفتیم خمارلو برایم بسیار تغییر یافته آمد و خاطرات بسیاری از برابر چشمانم عبور کردند با ماشین تا انتهای شهر رفته و برگشتیم و جلو ستاد مهندس موسوی توقفی کرده و شاهد تجمع علاقمندان انتخاباتی بودیم که عده ای حساس شده و بسویمان آمدند و ما بعد از احوالپرسی به طرف پایین شهر حرکت و در جلو یکی از مغازه ها پیاده شده و وارد مغازه ای شده و وسیله ای را خریداری کردیم در این حال بود که فروشنده ما را شناخته و با هم روبوسی کرده و در جلو مغازه توقفی نمودیم دوستان و همسایگان فروشنده ، فوری جمع شده و از روزگاران گذشته یادی کرده و هر کدام خاطره ای را نقل کردند یکی از آنها گفت : فلانی آن کوه یادت هست( برایم نشان می داد ) گفتم نه گفت ما تلفن نداشتیم و در پایین دست هم امکان نصب آنتن نبود شما با لندورور بلوکهای سیمانی را به آنجا حمل کردید و همان اتاقک یادگار شما می باشد(زمانی که من بخشدار خداآفرین بودم) و یکی از حضار هم قضیه آبرسانی روستای آن روزی خمارلو را تعریف کرد
در این زمان بود که یکی از اهالی عکس موسوی را نشان داده گفته سید را می شناسید و آیا به ایشان رای بدیم یا نه ؟ ما هم گفتیم آرای مردم شخصیت آنهاست و هر کس در رای دادن آزاد است البته موسوی مورد نظر اکثریت مردم نوارمرزی بود سپس با اهالی خداحافظی کرده و راه افتادیم که رئیس ستاد موسوی از خمارلو زنگ زده و برای سخنرانی در روستای جانلو در فردای آن روز دعوتم کرد و ایشان گفتند که الموسوی هم آمده دوست دارند که باهم باشیم من هم پذیرفته و شب را به دهمان برگشتیم
شبهای مردانقم فراموش شدنی نیست آن شب را نیز در ده استراحت کرده و با عده ای از اهالی دیدار داشتیم
شانزدهم خرداد ماه با جمعی از دوستان به جانانلو رفته و با آقایان الموسوی و سایر دوستان به مسجد وارد شده و با الموسوی در رابطه با انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری صحبت کرده و به دهمان برگشته و شب را به تبریز رفتیم
آن روز برایمان خاطره انگیز شد چرا که من و الموسوی از اوایل پیروزی انقلاب اسلامی در منطقه خداآفرین مشغول خدمات رسانی به اهالی محترم منطقه شده و سالها بود که از همدیگر بیخبر بودیم و این دیدار در واقع تجدید خاطره ها برایمان شد و ایشان بعد از سخنرانی خودش و من در بیرون از مسجد مرا در آغوش گرفته و کلماتی را یادآور شدند که برایم جالب و خوشحال کننده بود از طرف دیگرو از همه مهمتر دیدار با مردم شریف منطقه که خیلی از دیدار اولمان سپری شده بود از آن هم شیرینتر و جالبتر به نظر میرسید
روز یکشنبه هفته بعدش از ورزقان دعوت داشتم که برای سخنرانی به آنجا عزیمت کرده و صحبتی در رابطه با انتخابات و اولویتهای مهندس موسوی به مردم ارائه گردید در آنجا هم تجدید دیدار شد با دوستان و آشنایان که مدتها بود از هم بی اطلاع بودیم
آنچه قابل ذکر است مناظره کاندیداها به طور زنده از تلویزیون بود که در یکی از آنها از بزرگان سابق و فعلی نظام مورد اتهام واقع شدند که هاشمی مجبور شد نامه سرگشاده به رهبری نظام بفرستند و از خودشان دفاع نمایند که نه اینکه اثر مثبتی نگذاشت بلکه ابهامات را بیشتر هم کرد
بعد از همه تلاشها و فعالیتها ،روز موعود فرا رسید و من و دوستان دیگر روز 22 خرداد ماه به منطقه ورزقان رفته و سری هم به کرینگان باشی زدیم و موقع برگشت در روستای چایکندی آرای خودمان را به صندوق ریخته و به تبریز برگشتیم طبق گفته شاهدان عینی سر صندوقها غلغله بوده و مردم با شور و شوق بسیار برای رای دادن در صفهای طولانی انتطار می کشیدند و از هر شهری که خبر می گرفتیم اغلب به مهندس موسوی رای می دادند مردم از وضع موجود اداره کشور ناراضی بودند ولی نمی دانم چرا دل من شور می زد و مثل اینکه به من تلقین شده بود که کس دیگری انتخاب خواهد شد و عصر که با دوستان در منزل ما بودیم بارها من این باورم را به آنها اعلام کردم که با مخالفت جدی دوستان مواجه شدم ولی حوالی ساعت 24 شب بود که اطلاع حاصل کردیم که آرای یکی از شهرستانها شمارش شده و موسوی خیلی کم رای آورده در صورتی که همه معتقد بودند در آن شهرستان ایشان بالای هشتاد درصد رای داشتند و من به نتیجه رسیدم که شک و شبهه من بی مورد نبوده است شب را با بی میلی وارد رختخواب شده و فردا صبح که بیدار شدم علاقه نداشتم پای انترنت و سایر رسانه های خبری بنشینم .اس ام اس ها کلا" قطع شده بود و تلفن ها هم به سختی کار می کردند یکی از دوستان زنگ زده و اظهار تاسف کرد و گفتم که فلانی شما که نظر من را می دانستید و ایشان با تعجب پذیرفتند که آرای مردم زیاد هم تعیین کننده نبوده است
موسوی برای مردم تبریک مانندی هم گفته بودند و طرفداران کاندیدای پیروز خودشان هم نسبت به نتیجه اعلامی مشکوک بوده و چندان باور نمی کردند البته در بعضی از شهرها مثل اردبیل قبل از شمارش آرا عده ای از مردم جشن پیروزی گرفته بودند که جای تامل داشت خلاصه هرچه بود تمام شد و مردم بیش از 85 در صد در انتخابات شرکت کرده بودند و آنهایی که به خاطر موسوی رای داده بودند سرخورده شده و در گوشه ای افتاده بودند
اعتراضات در تهران و شاید در بعضی از شهرهای بزرگ شروع شد و در تهران جمعیتی بالغ بر دو میلیون نفر در حمایت از موسوی و کروبی در راهپیمایی شرکت کردند متاسفانه در پایان ،درگیری هایی صورت گرفته بود که احتمالا" عده ای هم کشته شده بودند نقل قولها مختلف بود کشته ها شاید روزهای بعد هم اتفاق افتاده بود که دو طرف برداشتهای مختلفی داشتند رسانه ملی آنها را آشوب گر و اوباش و راهپیمایان آنها را از مردم می دانستند هر چه بود خلاصه خونهایی بر زمین ریخته شد که نبایستی این چنین می شد تعدادی نیز در این میان از سیاسیون مرتبط با انتخابات دستگیر و زندانی شدند
هنوز انتخابات وسیله شورای نگهبان که خودش هم در انتخابات دخیل بود تایید نشده است ولی قطعا" تایید خواهد شد و اختلافات هم به آرامش و دوستی ها مبدل خواهدگردید من تا چهار سال دیگر با همه دوستان انتخاباتی خداحافظی کرده و قول میدهم که اگر سلامتی حاصل آمد انشاله به کاندیدای مورد نظرمان در آن زمان رای خواهیم داد
4/4/1388

Monday, June 15, 2009

می ایستیم تا "سبز"مان را به یغما نبرند

گزارشی از راهپیمایی میلیونی "سکوت" در اعتراض به تقلب در انتخابات
قلم - میلیونها تن از مردم تهران در اجتماعی بزرگ، مدنیت جامعه ایرانی را به رخ کشیدند و در راهپیمایی "سکوت" نسبت به تقلب در انتخابات اعتراض کردند

به گزارش خبرنگار قلم نیوز، امروز تهران شاهد یکی از زیباترین اجتماعات مدنی بود که با وجود اعلام لغو آن به دلیل عدم صدور مجوز، آنچه می گذشت سند هوشیاری و عمق و ریشه حرکت مردم بود

صبح امروز پس از آنکه مجوز برگزاری این همایش از سوی وزارت کشور صادر نشد، لغو راهپیمایی در دستور کار قرار گرفت اما از آنجایی که تمام کانال های ارتباطی مهندس موسوی با مردم بسته شده بود و سایت رسمی وی(قلم نیوز)نیز فیلتر بود، هیچ راه مطمئنی برای اعلام لغو راهپیمایی وجود نداشت. در این شرایط بود که میرحسین موسوی با نگرانی از احتمال برخورد با مردم و خشونت تصمیم گرفت برای تضمین امنیت راهپیمایان خود نیز با مردم همراه شود. حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی نیز اعلام کرد که با مردم همراه خواهد شد و سید محمد خاتمی نیز میرحسین و کروبی را تنها نگذاشت و به جمع راهپیمایان پیوست تا با حضور آنها یک اعتراض مدنی بدور از خشونت برگزار شود

در طول مسیر راهپیمایی مردم با در دست داشتن نمادهای سبزشان و بالا گرفتن دست هایشان بدون سردادن هر گونه شعاری چندین کیلومتر را با هم پیمودند تا در تاریخ ایران ثبت کنند که آنها "خاشاک" نیستند، "ملت ایران" هستند

مردم تهران از ساعت حدود 2 اغز نقاط مختلف به سمت خیابان انقلاب و میدان آزادی راه افتاده بودند؛ رودی در حرکت و آرام و با انگیزه و هدفمند را شکل داده بودند

آنها دست هایشان را بالا گرفتند که بدون هیچ شعاری با نماد سبزشان و در سکوت نسبت به آنچه بر سر انتخابات و رایشان رفته بود اعتراض کنند

مردم نسبت به اینکه معترضان به روند برگزاری انتخابات از سوی رییس جمهور، عده ای قلیل و خاشاک خوانده شده بودند، انتقاد داشتند و در طول مسیر می گفتند آقایان بیایند خاشاک را ببینند

حاضران در این راهپیمایی نسبت به نحوه برگزاری انتخاب، دروغ گفتن مجدد به مردم و نسبت های ناروا دادن به آنها و سانسور شدن صدای میرحسین در جامعه اعتراض داشتند و در حالی که بدون شعار به راهپیمایی اشان به سمت آزادی ادامه می دادند این مسایل را با یکدیگر در میان می گذاشتند

در طول مسیر راهپیمایی، مردم یکدیگر را به سکوت و آرامش دعوت می کردند و به یکدیگر یادآوری می کردند که هیچ سوت و دستی درکار نیست چرا که ما عزادار آرایمان و برخوردهای نامناسب با مردم هستیم.

زمانی که میرحسین موسوی در جمعیت حاضر شد، مردم حاضر به وجد آمدند اما خیلی سریع با یادآوری به یکدیگر سکوت را برقرار کردند و با الله اکبر از او استقبال کردند

وقتی به دلیل فشرده شدن جمعیت نزدیک اتومبیل میرحسین، پای یکی از آنها زیر پرخ رفت، او بدون بروز احساس درد، می گفت "سر و جانم فدای موسوی" که با ابراز احساسات مردم همراه شد

موسوی در جمع مردم در مقابل مسجد امام زمان(عج) نبش خیابان بهبودی تهران ایستاد و شروع به صحبت کرد، جمعیت حاضر درخواست داشتند که مسجد بلندگو در اختیار میرحسین بگذارد اما این اتفاق نیفتاد و میرحسین با یک بلندگوی دستی برای مردم سخن گفت که البته تعداد بسیار محدودی از مردم صدای وی را شنیدند

سید محمد خاتمی نیز در همراهی با میرحسین و راهپیمایی میلیونی مردم حضور یافت و در جمع آنها سخن گفت اما سخنان او نیز به گوش همه مردم نرسید و آنها که شنیده بودند به آنها که او را ندیده بودند، سخنانش را نقل می کردند. مهدی کروبی نیز در مقابل دانشگاه صنعتی شریف ایستاده بود و به ابراز احساسات مردم پاسخ می گفت

جمعیت از ساعت 6 بعد از ظهر در دو طرف خیابان یکی به سمت غربی و دیگری در بازگشت و به سمت شرق در حرکت بود

جمعیت بسیار زیاد و چشمگیری از راهپیمایان در میدان آزادی نشستند و در آنجا بود که با هم شعارهایی می دادند و درد دل هایی رد و بدل می کردند.آنها شعار می دادند

- موسوی، موسوی رأی ما رو پس بگیر
- موسوی، موسوی پرچم ایران ما رو پس بگیر
- موسوی جونمه رییس جمهورمه
- موسوی بیایی نیایی رییس جمهور مایی
- تقلب یه درصد، دو درصد، نه پنجاه و سه درصد
- رای ما رو دزدیدن دارن باهاش پز میدن
- رای ما رو پس بدید
- دروغگو دروغگو 63 درصدت کو؟
- این 63 درصد که میگن کو؟
- ما خس و خاشاکیم؟
- احمدی به گوش باش، ما مردمیم نه اوباش!
جمعیت حاضر درپایان بارها "الله اکبر" سر دادند

Friday, June 5, 2009

سخنان رهبری در مرقد امام، ضامن پیروزی موسوی

سخنان مقام معظم رهبری در مرقد امام یادآور سخنان ایشان در دو روز مانده به انتخابات در سال 76 است که شرایط را برای خلق حماسۀ دوم خرداد درآن سال فراهم کرد. نکاتی که ایشان در مورد انتخابات گفتند همگی در جهت مهار آقای احمدی نژاد و هواداران ایشان بود تا فضای انتخابات را بر هم نزنند. رفتار و گفتار آقای احمدی نژاد در مناظره با آقای موسوی آن قدر زشت بود که موجب سرافکندگی ایشان در حضور رهبری و مسئولین نظام که در مراسم حاضر بودند شده بود. ایشان در تمام مدت سخنرانی رهبری سرش را پائین انداخته بود و با اضطراب فراوان انگشتان خود را می مالید. توجهات رهبری شامل ضرورت حفظ حرمت و استخوان بندی نظام در مقدمه، و سپس اینکه نامزد ها و هوادارانشان به یکدیگر تعرض نکنند و با یکدیگر تزاحم نداشته باشند و در آخر اینکه نظر و رأی ایشان را کسی نمی داند و نخواهد دانست نکاتی بودند که ضامن حفظ فضای انتخاباتی موجود بود که در حال حاضر کاملاً به نفع مهندس موسوی است. ایشان با بیانات خود مانع اقداماتی شدند که می تواند نشاط انتخاباتی را از بین ببرد و رعب و وحشت را جایگزین آن کند
اصرار ایشان بر مشارکت حداکثری مردم در انتخابات و ضرورتهای آن نیز به بهبود شرایط برای رقبای آقای احمدی نژاد کمک می کند چرا که هر تعداد به رأی دهندگان افزوده شود نسبت رأی آقای احمدی نژاد به کل آراء کاهش می یابد و بر نسبت رأی دیگران افزوده می شود
اگر بد اخلاقی های آقای احمدی نژاد و هواداران ایشان که متأسفانه شب گذشته پس از انجام مناظره تلاش نمودند فضای رعب آمیزی را در سطح خیابان های تهران ایجاد کنند مهار شود و فضای انتخاباتی در حد رقابت های تبلیغاتی حفظ شود و بازی رقابت انتخاباتی برهم نخورد می توان کاملآً امیدوار بود که در همان مرحلۀ اول با فاصلۀ اطمینان بخشی موسوی پیروز انتخابات باشد و ما جشن پیروزی را در 23 خرداد برگزار کنیم
دکتر شکوری راد