Monday, July 23, 2007

ظرفيت دموكراسي

روز يكشنبه انتخابات زود هنگام پارلماني تركيه 31-4-86 مطابق با 21جولاي 07 برگزار شد و حزب عدالت و توسعه به رهبري اردوغان با 63/46 در صد برنده آن گرديد
در اين رقابت تقريبا" آزاد 14 حزب و 700 نفر به صورت مستقل با هم رقابت كردند و هر حزب و احدي كه براي گفتن و نوشتن حرفي و نظري داشت براي مردم از طريق رسانه هاي دولتي و اغلب خصوصي بازگو كرد
با توجه به اينكه ارتش تركيه با احتياط ولي با جديت و دادگاه قانون اساسي به شدت مخالف به روي كارآمدن حزب اردوغان بود و حتي از دل خود حزب هم آقاي اربكان باگرايشهائي به عنوان مخالف قلمداد شد ولي برنده انتخابات حزب عدالت و توسعه از صندوق ها درآمد البته صندوق ها معجزه نكردند مردم راي دادند در اين راستا نظرات مختلفي ارائه شده و خواهد شد و يقينا" كه اشخاصي براي توجيه اعمال و رفتار خود و اطرافيانش دنبال تشابهاتي مابين فكر خود و افكار جمعي حزب عدالت و توسعه تركيه خواهند گشت كه ذيلا" به تعدادي از آنها اشاره مي شود
درتركيه اسلام بنيادگرا پيروز شد و يا اينكه از احساسات ديني مردم سوئ استفاده شد و غيره = سايت بي بي سي - حزب مخالف تركيه
در تركيه مردم را فريب داده و راي گرفتند
انگليس و امريكا براي تقويت سني ها در مقابل شيعيان در راي گيري اثرگذاري كردند
كشورهاي همسايه در اين انتخابات دخالت داشتند
عملكرد اسلامي اردوغان و نزديكي آن به بعضي تفكرها و... او را پيروز كرد
وعده هاي او مبني بر برخورد با كردها در پيروزي او موثر بود و
اگر به شعارهاي داده شده سران حزب توجه شود دو كلمه بيشتر خود نمائي مي كند اصلاحات و توسعه اقتصادي
درست است كه اردوغان با تفكر اسلامي ادامه حيات سياسي داده و مي دهد ولي او از شبكه هاي مختلف تلويزيوني به پخش وعده هاي اصيل اسلامي هم نپرداخته است ويا اينكه دين را با عملكرد بد خود بد نام نكرده است بلكه با عملكرد رفاهي و اقتصادي و پيش برد اهداف كوتاه مدت و بلند مدت تركيه در سطح جهاني براي جاي گرفتن در قلوب مردم تلاش نموده و موفق هم شده است او فقط شعار ديني نداده و مخالفين خودش را منكوب نكرده و از زندان و حبس و بگير و به بند و غيره حربه نياورده بلكه مخالف را تحمل كرده و از طريق آراي مردم كرسي هاي مجلس را اشغال نموده است او هرگز دين مقدس اسلام را ابزار سياسي خود قرار نداده بلكه براي اعتلاي دينش از جان آگاه و مدرن و هم آهنگ با دانش روز دنياي خود و كل مردمش بهره گرفته و به اين جايگاه رسيده است كه با عملكرد خود و كابينه اش اسلام را خوش نام نموده است و با اين اقدامش در ملل اسلامي فكر برپائي چنين حكومتهائي را به وجود آورده است
او به كثرت گرائي معتقد است نه به اداره هيئتي كشور- او به قانون اساسي تركيه با تمام محتوايش معتقد است و اگر به دنبال تغيير قانون اساسي است از طريق مبادي قانوني عمل مي كند - او به دموكراسي پايبند است نه به سنت گرائي چند صد ساله پيش- او به جمهوريت وفادار است نه به فرد محوري- او به ارزش هاي مردم اعتقاد دارد نه شعارهاي بي عمل آن- او معتقد به همزيستي مسالمت آميز دموكراسي و اسلام گرائي است- نه تك صدائي محض- او به اصلاحات و توسعه اقتصادي اعتقاد كامل دارد
او هرگز پيشرفت گريزي نكرده و سعي دارد در اتحاديه اروپائي پذيرفته شود نه اينكه نمك را به خورد و نمكدان را به شكند او مي خواهد در دنياي اداره شده با علم و آگاهي هاي سالم و مشروع مردم خودش را راه ببرد و خودش هم با مردمش راه برود و همراهي كند نه اينكه به مردمش بگويد تكان نخوريد همه جا چاه است و دام و تله و فقط او راه بين است و ماهر او براي اداره كشورش در اين دنياي پيچيده از مردمش نظر خواهي مي كند و بر انديشه و انديشدن حرمت قايل است او به همه مشكوك نيست هر منتقد را برانداز تلقي نمي كند با مردمش ميرود تا هر كجا كه مردمش با او همراهي كند و هر كجا هم او به وعده هايش عمل نكند مردم از او پيمان خواهند بريد و اين رمز پايداري جمهوريت و دموكراسي است چرا كه حزب و فرد هميشه در خدمت مردمند نه بر عكس و اين از ظرفيت هاي دموكراسي است كه رجب اردوغان را با آن تفكراتش علي رغم مخالفت ارتش و قانون اساسي تحمل كرد و انتخاباتش برگزار شد و لحظه به لحظه شمارش آن از كانالهاي مختلف پخش گرديد و هيچ اتفاقي هم نيفتاد
سئوال اينجاست كه رمز تقويت تفكر اسلامي البته در سطح تركيه چيست و چرا آنها توانستند در بازار داغ دموكراسي نه در فضاي كاملا" اسلامي به قدرت محدود برسند چراكه باز هم بايستي به مردم مراجعه كنند آن هم نه مردم تطميع شده بلكه مردمي كه باز از ايده هاي هر گروه و حزبي خواهند شنيد و در طول حكومت حزب حاكم بر عملكرد آن نظارت خواهند كرد و سوال خواهند نمود و به براندازي هم متهم نخواهند شد اما در مقابل مردم - شايد فشارات ارتش و قانون اساسي باز هم وجود خواهد داشت كه اين هم خود به خود كنترل كننده كارگزاران خواهد بود ولو اينكه اين حركت ضد دموكراسي مي باشد
پس درود بر دموكراسي كه مخالف خود را هم تحمل مي كند و بستر را براي همه افكار آماده كرده و مردم را در گزينش بهتر و آسانتر ياري مي رساند يعني مردم براي آينده خود و چگونه زندگي كردن خود آزادانه تصميم مي گيرند تعامل دين و دموكراسي شيرين است نه ؟

Sunday, July 22, 2007

قاضي بولاغي

بيست و نهم تير ماه 86 بود كه با دوستان تصميم گرفتيم به منطقه آستمال ( آس – آلان ) رفته و در ييلاقات مربوطه گشتي زده و دمي چاق كنيم. و اين اتفاق افتاد و بعد از صرف صبحانه در جوشون (كوشان ) چائي به طرف سيد جبرئيل حركت و حوالي ساعت 9 صبح بعد از رسيدن به محل براي صعود به قله كوه معروف كوروش بزرگ آماده شديم هوا بسيار دلپذير و روح افزا بود از هر طرف و كناري صداي بلبل بي خبر از بهاي بنزين و غيره به گوش مي رسيد و در هر وجب گلهاي رنگارنگي به چشم مي خورد خلاصه بعد از حدود دو ساعت پياده روي به چادرمان برگشته و استراحتي كرده مجددا" بعد از ظهر از مسير سالان تپه ( جاده آستامال – كرينگان) به طرف قاضي بولاغي حركت كرديم در مسيرهاي مختلف صداي گوش نواز شلاله ها و چه چه بلبلان و ساير پرندگان و خش خش برگهاي درختان و همه و همه چنان مستانگي در شنونده ايجاد مي كرد كه گوئي هيچ روند ناسالمي در دنيا بر خلاف اميال و خواست هاي مردم اتفاق نمي افتد
بر بالاي كوه سالان تپه كه مجموعه نفيسي از شكوفائي طبيعت بهاري به چشم مي خورد و همگان را مدهوش مي سازد لحظاتي ايستاده و تاريخ گذشتگان را كه روزگاري با پاي پياده از آن كوره راهها عبور كرده و اوراق زرين تاريخ را مملو از حماسه ها كرده و از صحنه هاي حيات پاك شده اند مرور كرديم گوئي طبيعت زيبا و وصف ناپذير منطقه با ما سخن مي گويد و ما را با خودشان بر اعماق دلهاي خودشان مي برد
باران باريدن را شروع كرده و با نسيم دلنوازش چهره هاي مهمانان ناخوانده را نوازش مي داد و ما از قله سالان تپه (ساردور تپه ) به طرف قاضي بولاغي رد شده و از ميان جنگلهاي پرپوش راهي محل اطراق هاي گذشتگان شديم و به مجموعه چشمه هاي يخ گونه قاضي بولاغي رسيده و با خوردن آب صد در صد معدني چشمه ها تني آسوده و نگاهي ملايم بر گونه هاي سبز و رنگين طبيعت عمومي منطقه انداخته و با نجواهاي روح بخش چمنزارها آرام گرفتيم
هرگز با اينگونه نوشته ها اوصاف و زيبائي هاي اين سرزمين به اتمام نمي رسد ولي روزگاري فرا خواهد رسيد كه از خزانه هاي ارزان امروزي اين ديار به بزرگي ياد شده و بهره ها برده خواهد شد امروز اين ديار فراموش شده است و دست اندركاران فعلا" به دليل پائين بودن قيمت نفت و ساير دلايل حوصله رسيدگي به اين چنين مناطقي را ندارند يعني مثلا" جاده منطقه از هشت سال پيش تمام شده ولي اسفالت نشده كه هيچ اقلا" ريگلاژ هم نشده است و ساير كاستي ها كه نظر مردم ملاك عمل است.
قاضي بولاغي را با تمامي ميل و اشتياق كه داشته و داريم ترك كرده و راهي سيد جبرئيل شده و بار و بنه را براي عزيمت به شهر دوست نداشتني بستيم و از طبيعت كم نظير محل خداحافظي نموديم
قاضي بولاغي براي من يادآور آبا و اجدادي بود كه روزگاري را در آن سرزمين زيبا و تاريخي زيسته و تاريخ ما را به خوبي ساخته اند من آرزو داشتم كه به منطقه سري زده و با گذشتگان خود تجديد ميثاقي كرده باشم
از طرف ديگر با مردمي ديدار مي كردم كه آنها براي من سرمايه تمام نشدني محسوب ميشوند و از اين بابت هم شاكر خداوند متعال مي باشم

Saturday, July 21, 2007

مكتوبي از يك دوست 23-4-86

حدود هشت ماه پيش به سازمان رسمي خودم برگشته و در اتاقي آرام گرفتم ميز ديگري نيز در همان اتاق جاگرفته بود و حكايت از حضور همكاري ديگر داشت كه بعدا" برايم به صورت غيابي معرفي كردند او هم صاحب منصبي بوده كه تداوم مسئوليت وي بر مذاق ديگران خوش نيامده و عذرش را خواسته بودند ولي او تسليم شرايط موجود نشده و امور را دنبال و در استاني ديگر به مسئوليت مشابه و همطراز دست يافت ما همديگر را تابحال نديده ايم ولي شرايط اقليمي سياست ما را نزديكتر ساخته بود تا اينكه ايشان اخيرا" نامه اي توام با محبت برايم ارزاني داشته و شعري هم ارسال كرده اند كه ذيلا" آورده ميشود
داغلار ائل سيز چول چيچكسيز چمن لال
من بو دردي آولاماغا گئلميشم
يازدا نه وار يايلاخلارين پائيزدا
وفاسيني يوخلاماغا گئلميشم
گوي ميشه لر ساري خلعت بورونور
دومان چيسگين اياغيمدا سورونور
آتا يوردو قارداش يئري گورونور
بير دويونجان آغلاماغا گئلميشم

Tuesday, July 17, 2007

رئيس مجلس و بنزين آزاد

حدادعادل: برای اعلام نرخ آزاد بنزين تابع رای مجلس هستم. مصرف بيش‌تربا اصل فلسفه‌ی سهميه‌بندی مغاير است. بايدفرصت دادمردم خودرابا سهميه‌ی موجود تطبيق‌ دهند
سه شنبه ۲۶ تير ماه 1386
يقينا" آقاي حداد عادل و عده اي از نمايندگان مجلس و شايد بخش اعظم مردم يكي از علل سهميه بندي بنزين را مي دانند و اگر ايشان و همه دست اندركاران هم به خواهند به اين زودي كمبود بنزين برطرف نمي شود كه البته بنده به فال نيك مي گيرم تا مردم شريف به قول حداد خودشان را با شرايط تطبيق بدهند اين يك هنر مديريتي دولت است كه به تواند با دستور و بخشنامه مردم را با فرهنگ مد نظرخود آشنا كند اصولا" در بعضي از كشورها مردم هستند كه خواسته هاي مشروع خودشان را بر دولت ها ديكته مي كنند ولي مسايل اقتصادي متفاوت از ساير موارد است اما اينكه رئيس قوه مقننه منتظر مردم براي تطبيق خود با سهميه بندي بنزين هستند ايده خوبي است چرا كه آنها از علم اقتصاد مطلعند و مي خواهند قيمت بنزين وسيله دلالان زحمتكش و فروشندگان غير مجاز دلسوز در بازار تعيين شود و بعد مردم با اين عمل ناگزير خود اجازه تعيين قيمت آزاد را به مقننين بدهند و بعد آقاي حداد به فرمايند براي احترام به نظرات مردم قيمت بنزين را در مجلس تصويب مي كنيم بشرطي كه موانع واردات بنزين برطرف شده باشد
لازم به يادآوري است هم اكنون ليتري از سيصد تومان تا پانصد تومان در پمپ بنزين هاي كشور براي مساعدت به مسلمانان وسيله جايگاه داران شريف بنزين در اختيارمصرف كنندگان محترم بيچاره قرار مي گيرد كه جاي تشكر دارد

Sunday, July 15, 2007

سهميه بندي بنزين

يكي از مزاياي پياده روي كاهش وزن و در نتيجه كاهش اغلب مواد مضره خون از جمله كلسترول بد مي باشد سهميه بندي بنزين كه اغلب مردم را غافل گير كرده و مجبور به استفاده از خودروهاي عمومي نموده است و مالكين محترم و دلسوز خودروهاي عمومي هم به علت بالا بودن قيمت بنزين و جهت رفع آلودگي هوا فروش آن را به مسافركشي ترجيح مي دهند و لذا مردم ناچارا" پياده روي را در اولويت قرار داده وبراي رفتن به سركار يا ديد و بازديدها از خط يازده استفاده مي كنند كه سبب استفاده از مزاياي پياده روي ميشود
در واقع غير از اينكه مسئولان نفتي و اجرائي دولت به فكر رفاه مردم بوده و از كاهش تورم و ... با موفقيت جلوگيري كردند و مي كنند در فكر سلامتي مردم هم هستند تا مبادا با خوردن گوشت و چربي ارزان قيمت و يارانه اي دچار سوء هاضمه شده و راهي بيمارستان ها شوند و از اين بابت بايستي به صفات وزير نفت و رئيس جمهور محترم ضد كلسترول بودن ايشان را نيز اضافه نمائيم

Wednesday, July 11, 2007

روزنامه سلام - ابطحي


امروز داشتم با آقای موسوی خوئينی، رئيس روزنامه سلام صحبت می کردم. آيت الله موسوی خوئينی سال ها با حکم امام به عنوان دادستان کل کشور فعاليت داشت و از نزديکان درجه اول امام محسوب می شد. از قبل از انقلاب به عنوان چهره ی دانشمند و روشنفکر و انقلابی شناخته می شد. بعد از انقلاب هم به خصوص در جريان تسخير سفارت آمريکا نقش محوری برای جوانان تأثيرگذار در انقلاب داشت. همواره برای روحانيون و نيروهای مذهبی روشن انديش نقش يک شخصيت بزرگی را داشت که به دليل هوشمندی و درايت ويژه اش همه به نظراتش توجه خاص داشتند
بعد از رحلت امام و انزوای نسبی مجمع روحانيون مبارز در يکی از جلسات مجمع، بحث راه اندازی روزنامه مطرح شد. همه به اتفاق آراء از آقای موسوی تقاضای راه اندازی آن را داشتند. طبيعی بود که به دليل همان جايگاه ويژه، وقتی آقای خوئينی قبول کرد، از آن پس بيش از آن که روزنامه مجمع باشد، روزنامه ای تلقی می شد که آيت الله موسوی خوئينی صاحب آن بود. در غربت آن روزها و در نبود هيچ رسانه و روزنامه و سايت و خبرگزاری که اخبار غير رسمی را پوشش بدهد، با فضای سياسی منحصر به فردی که در کشور حاکم بود، روزنامه سلام در اواخر سال ۱۳۶۹ چند پيش شماره ارائه کرد؛ و از اوائل سال ۱۳۷۰ انتشار رسمی آن آغاز شد. وقتی بحث انتخابات رياست جمهوری سال ۷۶ آغاز شد، تنها روزنامه سلام صدای رسمی و فعال جريانی بود که بعدها اصلاح طلبی نام گرفت. تک صدايی به معنای واقعی بود. تک صدايی که در ميان آن همه غوغا و سر و صدا، از آقای خاتمی حمايت می کرد. وقتی تب انتخابات ۷۶ در کشور بالا گرفت، فروش روزنامه سلام فوق العاده شد. برای اولين بار جلو کيوسک ها برای خريد روزنامه سلام صف می بستند. بی ترديد تنها پشتوانه تبليغاتی انتخابات دوم خرداد روزنامه سلام بود. بعد از انتخابات فشار مضاعفی بر آقای موسوی خوئينی ها آمد. امروز می گفت آن قدر برای روزنامه سلام به دادگاه ويژه احضار شده بودم که در آن جا اتاق ويژه ای به من اختصاص داده بودند. با همه شخصيتی که دارد، آرام می رفت و به بازجوئی ها جواب ميداد. پس از تعطيلی روزنامه ها وقتی که نامه سعيد امامی را منتشر کرد، که در آن وی طرح تعطيلی روزنامه ها را از قبل داده بود، توقيف شد. در واکنش به اين تعطيلی و به خاطر جايگاه والايی که برای دانشجويان داشت، تظاهرات کوی دانشگاه صورت گرفت و منجر به فاجعه ۱۸ تير سال ۷۸ شد
آقای موسوی خوئينی ها با همه آن سوابق به صورت علنی دادگاهی شد. شبی که تلويزيون ايشان را در دادگاه نشان داد بر سابقه داران در انقلاب و علاقه مندان به امام خيلی سخت گذشت. اکنون ۸ سال از آن تاريخ می گذرد ولی هنوز جای روزنامه سلام خالی است. ۳ سال روزنامه سلام ممنوع الانتشار شد و ۵ سال آيت الله موسوی خوئينی از کارهای مطبوعاتی منع شد. وقتی ۳ سال توقيف روزنامه تمام شد، ۲ سال ديگر از ممنوعيت خود آقای موسوی خوئينی مانده بود؛ و وقتی آن دو سال گذشت گفتند بايد از نو تقاضای روزنامه داده شود و عملاً امکان انتشار روزنامه سلام نبود
ياد روزنامه سلام گرامی باد

Friday, July 6, 2007

آزمايش


چند روز پيش بر حسب نياز با چند تن از دوستان تماس گرفته و طرح موضوع رفع نياز موقت كردم
آنهائي كه داراي مال و منال بيشتري بودند جملگي جواب رد داده و چنان از كمبودها و نداشتن ها ناليدند كه كم نمانده بود به مراجع خيريه معرفي شوند و عده اي نيز بعدا" اصلا" به تلفن ها پاسخ ندادند
ولي در اين ميان چند نفري از دوستان كه از لحاظ مالي وضع مناسبي ندارند ولي من به آنها ايمان داشته و دارم و آنها به نوعي از موضوع مطلع شده بودند برايم كمك كردند
اينگونه رخدادها در اغلب مسايل تاييد مجدد عملكرد عده كثيري از دوستان و تاكيد بر ظاهري بودن الطاف بعضي از آنهاست اين را بايد بدانيم كه كساني كه بعدا" اعتبار پيدا كرده و داراي امكانات شده اند نبايد روي وعده هاي آنها حساب باز كرده و به آنها اعتماد نمود چرا كه آنها اين مال و منال را از راه حلال و صحيح بدست نياورده اند كه به طريق درست هم از آن استفاده كنند
مشكل همه حل خواهد شد ولي اينگونه برخوردها درسي است براي آينده و آيندگان