Sunday, June 29, 2008

چرا خاتمی؟

حماسه اولین دوم خرداد یادمان نرفته که چگونه همه بافته های عده ای به جای مردم شریف ایران به پنبه تبدیل شد و حماسه دوم خرداد وسیله عموم مردم در دامن انحصار و تک صدائی پرورش یافته و متولد شد و چنان لرزه بر اندام سیاسیون تک بعدی انداخت که دو دوره نتوانست کمر راست کند و اینک در فکر استمرار آرای تدارک دیده گذشته و حال است تا زمانی دیگر بر مسیر توسعه و آسایش مردم سنگ اندازی کرده و با ترساندن آنها از دشمنان فرضی باردیگر شعار عدالت داده و با مهرورزی کینه توزانه دمار از روزگار مردمی در بیاورد که خود در به بار آمدن آن سهیم و دخیل است
مگر نه این است همین مردم محروم و بیکار و بدون درآمد با شعار های آتشین عدالت و آوردن نفت بر سر سفره ها و غیره بر مسیری گام نهادند که امروز: نه از تاک نشان است و نه از تاک نشان
در اولین دوم خرداد اینقدر مردم حقیر شمرده نشده بود و این همه مردم درد بی درمان نداشت گرانی این همه غوغا نمی کرد و بیکاری اینقدر قربانی نمی گرفت ولی باز مردم برای انتخاب فضای تازه و روح افزا شخصی را انتخاب کرد که شعارهایش با خواسته های مردم انطباق داشت
در این سه سال و اندی که شاهد سپری شدن آن هستیم آیا غیر از رانده شدن نیروهای انقلابی، بالا رفتن قیمت ها ، افزایش بیکاری،اضافه شدن مفاسد اجتماعی ،پایین آمدن توان خرید مردم ،عدم برنامه ریزی لازم برای شروع پروژه های زیربنائی ، افزایش هزینه های دولت و گسترش بدنه آن ، تیره تر شدن روابط کشور با دول خارج، گله مند شدن آیات عظام از عمکردها ، سانسور بیش از حد و قانون بر رسانه ها و سایت های خبری ، افزایش محدودیتهای دانشجویان و اساتید ، پایین آمدن اعتبار سیاسی کشور در دنیا ، انحلال نهادها و سازمانهای کلیدی و ... کارهای مثبتی در سبد مدیریتی کشور نهاده شده است
پس انتخابات دوره دهم بسیار مهمتر از اولین دوم خرداد در دوره هفتم ریاست جمهوری است چرا که برگرداندن امور کشور به نقطه تعادل تقریبا" کار بسیار مشکل و توانفرسایی خواهد بود ظرف و محفظه بسیار بزرگی برای دفن کردن این اضافه شده های مدیریتی لازم می باشد و لذا انتخابات دوره بعدی به منزله حیات و مرگ دوران مدیریتی کشور محسوب می شود هرکسی که دلش برای کشور و مردم می سوزد بایستی بدون تعارف و دعوت در انتخابات شرکت کند البته به شرطی که کاندیدای مد نظر مردم از فیلتری بگذرد که هیچ فیلتری برای آنان نیست
حال این سوال مطرح است که چه کسی برای پر کردن این گودال ایجاد شده، شایسته و به قولی مرد میدان است و این سئوالی است که بایستی اوراق نشریات دولتی و انحصار گرایان را ورق زده و نامش را پیدا کنیم و آن آشناست او کسی است که مردم را دوست دارد و کتک این را هم می خورد او کسی است که دارای نجابت بسیار بالاست او با مردم است او با مردم با تکبر و شقاوت برخورد نمی کند او خودش را قیم مردم نمی داند او مردم را تا رسیدن به منزل نمی خواهد او مردم را تا پایان مقصد نیاز دارد او می گوید که مردم نیاز به قیم ندارد او می گوید که مردم خود تشخیص می دهد و او از تبار انسانهای رنج کشیده است او می داند که مردم اورا قراردادی انتخاب می کند و هر موقع دورانش به پایان رسید برای ماندنش، قانون وضع نمی کند بلکه مردم دوباره اورا به آرای عمومی می گذارد مردم کسی را می خواهندکه 70 نماینده مجلس ناتوان دوره هفتم که به جای نوکری مردم در خدمت قوه دیگر بودند به همراه خانمی البته با مدیریت افراد یک بعدی و یک سو نگر در فکر خلع لباس کردنش بودند و او شخصی فهیم،افتاده،مدیر، مدبر ، روحانی آزاده ،دنیادیده مجرب،دردشناس درد کشیده ،زمان شناس، مورد احترام عام و خاص است و او خاتمی قهرمان است
من کاری با سایر کاندیداها ندارم همه محترمند ولی برای نجات کشور از وضعیت بوجود آمده بایستی با هم بسیار صمیمی و دوستانه و در عین حال بدون تعارف صحبت کنیم اگر قرار است روح آزادگی باردیگر در کشور حاکم شود و واقعا" ایران برای همه ایرانیان آغوش باز کند بایستی کاندیداهای اصلاحات به نفع خودشان و مردمشان کنار بکشند تا مردم با تمام توان خودشان بر انحصار و تک صدائی نه بگوید مردم میدان را داشته باشند تا بر عده ای بفهمانند که برخوردهای غلط در شان این ملت نیست
این نظر شخصی من است یا خاتمی و یا هیچکس البته اگر مهندس موسوی نیایند
خاتمی را اگر مردم بیاورند از او حمایت هم خواهند کرد و تنهایش نخواهند گذاشت خاتمی در این کشور خیلی از مسایل مثبت را نهادینه کرد که هنوز لذت آنها از دماغ مردم نرفته است من نمی گویم اشتباه و ایراد نداشته بلکه عین ایراد و اشتباه نبوده است
پس بیایید با خاتمی از مسیرهای پرسنگلاخ ایجاد شده عبور کنیم و بر مراحلی از کشورداری برسیم که نیاز مردم و زمانمان است
بیاییم برای اصلاح روابط خارجی ، شناخت ظرفیتها و چاره اندیشی برای بازسازی کشور،کنترل گرانی،جلوگیری از واردات بی رویه،کم کردن وابستگی اقتصاد کشور به نفت،رونق بخشیدن به بازار کار و سرمایه،کم کردن ریسک سرمایه گذاران داخلی و خارجی، ایجاد و افزایش امید به زندگی در مردم بویژه جوانان ، بازگرداندن آرامش و روح دانشگاهی به دانشگاههای کشور،حمایت واقعی از تولید و اشتغال مستمر، تثبیت مجدد شان و منزلت بنگاههای اقتصادی و مردم،محدود کردن گستره فعالیتهای دولت و بنگاههای دولتی بویژه در عرصه های اقتصادی، محترم شمردن حقوق تمامی اقوام و فرهنگهای رایج و موجود کشور ،عمل کردن به خواستهای مشروع و قانونی مردم کل کشور و در نهایت عمل کردن به کلیه اصول قانون اساسی با هم باشیم تا هر ایرانی در ایرانی آبادتر و آزادتر زندگی کند