Wednesday, June 2, 2010

هشتم خرداد 89

روز جمعه با برادران در اوتای باغچه مشغول نرده گذاشتن به دور باغچه بودیم که تلفن یکی از دوستان زنگ زده و از جلسه فردای خداآفرین که با حضور معاون اول برگزار خواهد شد مطلعم ساخت ما که مدتی است از ارکان سیاست منتزع و به کارهای روزمره مشغولیم ولی تصمیم گرفتم در آن شرکت کنم
روز شنبه از دهمان حرکت و به روستای مردم دوست خمارلو که الان شهرگردیده رسیده و وارد سالن تربیت بدنی شده و در ورودی به وسیله حاج توکل یکی از دوستان خوب قدیمی برایم صندلی تعارف شد ودر این حال مجری نماینده منطقه را برای ایراد سخنرانی به پشت تریبون دعوت نمود و ایشان هم از روی نوشته مطالب خودش را به حضار بیان کرد که شاه بیت آن تبدیل بخش خداآفرین به شهرستان بود و مردم در این مورد تشویقش کردند
سخنرانان یکی بعد از دیگری افاضه نمودند و نوبت به معاون اول رئیس جمهور رسید و ایشان در صحبتهایش بارها دولتهای گذشته را متهم به کم کاری نموده و از امتیازات دولتشان بحثها کردند و تا رسیدند به بحث شهرستان ، باز هم مورد تشویق مردم قرار گرفتند و علی رغم اینکه نام جلسه توسعه سرمایه گذاری بود ولی فقط از آن خبری به میان نیامد و موضوع تقریبا "تثبیت موقعیت نماینده محل بود که البته حقش هم هست چرا که تبدیل بخش به شهرستان زیاد هم کار آسانی نیست در طول جلسه پسر بچه ای وارد شده و از مردی سئوال کرد اینجا ناهار هم خواهند داد و او جواب مثبت داد او باز سئوال کرد ازگوشت همین گاو که قربانی کردند ومرد با عصبانیت گفت بلی و پسرک تشکر سردی کرده و محل را ترک نمود