Sunday, February 26, 2012

مروری بر روند تشکیل نظامهای سیاسی در دنیا- 4


اگر جامعه ای نظام اسلامی لیبرال را بپذیرد و آن سیستم را به نفع و در جهت امیال مردم خود پندارد و اهداف همه جانبه خود را در تمامی زمینه ها منطبق بر اهداف نظام اسلامی لیبرال بیابد  پس باید نظام سیاسی مورد نظر،متعهد گردد که یک چتر سیاسی همه شمول را بر سر کل آحاد جامعه بگستراند تا همگان از آن بهره مند باشند همه مردم هم از دست آوردهای دینی خود بهره مند بشود و هم از آزادی های مشروع تعریف شده در اینگونه نظامها استفاده برده باشد در صورتی که باز در ترکیه این اصل مغفول مانده است چرا که ملت کرد که بیش از 25 تا 30 درصد جمعیت را تشکیل می دهند هنوز در ترکیه در دشواریهای زیادی به سر می برند شهروندان  کرد زبان از حقوق مساوی با ترکها برخوردار نیستند
عده ای هم اعتقاد دارند که نظامهای دینی بویژه اسلامی اگر تغییراتی در شیوه های اداره امور داده باشند مورد قبول غربی ها هم قرار خواهند گرفت این بحث هم جای واکاوی دارد چرا که مثلا" اگر مدیران اسلامی طوری عمل کنند که مثلا" غربی ها آن را بپسندند کار بدی نیست ولی به چه بهائی؟ و اینکه اگر غربی ها و مادیون ، از تبعیت دین اسلام سر باز نزنند آیا خللی در این روال ایجاد خواهد شد ؟ و یا اینکه تبعیت از اسلام از سوی مخالفین فعلی، نشانگر عدول مدیران اسلام گرا از کلیت اسلام است که دیگر اسلامی باقی نمی ماند تا کسی و یا بلوکی آن را بپذیرد و یا رد کند و اگر منظور هماهنگ ساختن بخشهائی از اسلام با اندیشه های دیگر مکاتب است  البته به شرطی که بر اصول و ارکان ادیان الهی آسیبی وارد نشود شاید بتوان در این مورد بنوعی عمل نمود که انحرافی در اهداف مکتب اسلام حاصل نشود
با بررسی مراحل اسلام آوردن مللی از دنیا، این امر تایید می شود که آنها با زور این دین را نپذیرفته اند و بودند مللی که با فهم خودشان به دین مبین اسلام گرایش یافته و مسیر دینی و سیاسی خودشان را تغییر داده اند و حدود بیش از یک میلیارد جمعیت مسلمان، موید این مسئله است اما اینکه چرا ملل مسلمان در کشورهای مختلف آفریقائی با مشکلات اقتصادی و سیاسی مواجه هستند بحثی است که باید در نحوه مدیریت حاکمان آن کشورها جستجو کنیم
به نظرم اروپائی ها و در کل غربی ها برداشتی که از دین رایج درکلیسای کاتولیک آن زمان را داشته و دارند و به خاطر سختیهائی که در گذشته متحمل شده اند و مجبور به دوری جستن از حکومت دینی گردیده اند آنها را سخت به اشتباه انداخته و یا اینکه شناخت آنها را از اسلام با مشکل مواجه ساخته است تا اینکه از اسلام متمدن هم ،همان برداشتهای سابق برایشان تداعی شده و از تشکیل و تاسیس نظام دینی واهمه پیدا کرده اند و این ابهامی است که باید با حرکات منطقی کشورهای اسلامی خنثی شده و جایگاه واقعی اسلام در دنیا پدیدار گردد یعنی کشورهائی که به عنوان الگو می خواهند مطرح شوند باید با استفاده ازاهداف و روح واقعی اسلام ،نظامی را در دنیا تشکیل و تاسیس نمایند که مورد قبول همه اندیشمندان و آزاد اندیشان جهان باشد
ادامه دارد

No comments: