Monday, November 24, 2008

انتقادات هاشمي

انتقاد تند هاشمي رفسنجاني از فضاي سياسي و اقتصادي کشور؛ اگر مردم نباشند حکومت قابل دوام نيست


________________________________________
اعتماد: هاشمي رفسنجاني ديروز پس از سال ها در جمع دانشجويان حضور يافت تا خاطرات سال هاي دور را زنده کند؛ آن روزها که رداي رقابت انتخاباتي براي نشستن بر صندلي رياست جمهوري به تن کرده بود اما حکايت اين بار حضور هاشمي رفسنجاني در دانشگاه متفاوت از آن روزهاست؛ متفاوت از آن رو که او اين بار کانديداي انتخابات رياست جمهوري نيست و ديرزماني است که جامه رقابت در اين عرصه را واگذار کرده است
با اين تفسير همايش ملي «30 سال انقلاب اسلامي، دستاوردها، آسيب ها و فرصت ها» بهانه يي براي حضور دوباره او در جمع دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف فراهم آورد تا البته از «دولت سازندگي» نيز دفاع کند. در همين راستا بود که او اين موضوع را که «دولت سازندگي به افکار امام پايبند نيست» يک دروغ تاريخي توصيف کرد رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام افزود؛ اينکه مي گويند در دوره سازندگي، فقرا فقير شده اند و اغنيا، غني تر، يک دروغ آماري است. ما در دولت سازندگي دو درجه محرومان را بالا برديم و دو درجه نيز اغنيا را پايين آورديم ايجاد اشتغال کرديم و فعاليت هاي اقتصادي، زمينه اشتغال را فراهم آورد.به گزارش ايلنا وي در حالي که رقم بيکاري را در آن زمان 16 درصد اعلام کرد، اظهار داشت؛ زماني که دولت را تحويل دادم، نرخ بيکاري به 9/1 درصد رسيد و برخي فکر مي کنند رسيدن به فقرا بايد به گونه يي باشد که چيزي بدهيم تا آنها بخورند ولي من بر اساس منطق اسلامي، سياسي رفتار کرده ام. وي سپس به چگونگي شکل گيري «حزب کارگزاران سازندگي» اشاره کرد و با تاکيد بر اينکه «حزب کارگزاران برخلاف ميل من تاسيس شد» افزود؛ در انتخابات مجلس پنجم شوراي مرکزي جامعه روحانيت مبارز تصميم گرفتند در تهران يک ليست ارائه کنند و ما تصميم گرفتيم از جريانات موجود در جامعه که در آن زمان چپ و راست ناميده مي شد، در اين ليست بياوريم. به گزارش ايسنا رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام اظهار داشت؛ در آن موقع برخي از اعضاي کابينه پيش ما آمدند و گفتند ما ليستي جدا از ليست جامعه روحانيت ارائه مي کنيم. به دوستان خود در جامعه روحانيت گفتم ولي آنها قبول نکردند در آن زمان چون والده من فوت کرده بود از طريق آقاي ناطق نوري آن موضوع را به رهبري منتقل کردم و ايشان نيز به دلايلي گفتند آنها ليست جداگانه بدهند. وي در خصوص دلايل رهبري براي ارائه ليست جداگانه توسط گروهي که بعدها کارگزاران نام گرفت، گفت؛ رهبري به دليل اينکه انتخابات پرشور برگزار شود و نيز سلايق گوناگون بتوانند در انتخابات شرکت کنند، پذيرفتند که آنها ليست جداگانه بدهند البته متذکر شدند وزرا نمي توانند در اين ليست باشند، ولي معاونين وزرا مشکلي براي حضور در ليست ندارند. براي همين آنها بيانيه يي را به نام کارگزاران منتشر کردند که خيلي هم آن بيانيه در آن مقطع تاثير گذاشت. رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در ادامه تاکيد کرد؛ من اگر پدر هستم، پدر تمام احزاب هستم. من همه احزاب را دوست دارم و برادر آنها هستم. من برخي از نظرات جريانات اصلاح طلب و اصولگرا را قبول دارم و بعضي از آنها را قبول ندارم و منطقي هم همين است. بخش ديگري از سخنان هاشمي رفسنجاني به رابطه او و مقام معظم رهبري اختصاص داشت

وي در اين خصوص گفت؛ من فکر مي کنم در اين کشور هيچ فردي به اندازه من و رهبري به هم نزديک نيستيم. من دوستدار آقاي خامنه يي هستم. بيش از 50 سال است که ما با هم رفيق هستيم. در برخي موارد هم اختلاف نظر پيدا مي کنيم ولي با ارائه راه حل هايي آن اختلاف نظرها نيز مرتفع مي شوند. رئيس مجلس خبرگان رهبري در ادامه تصريح کرد؛ به هر حال ايشان رهبري است و ما رهرو ايشان هستيم و به طور متناوب هر دو هفته يک بار شام ميهمان ايشان هستيم و يکي دو ساعت مسائل روز را بررسي مي کنيم البته در گذشته ايشان پيش ما مي آمدند ولي بعد از رهبري من خدمت ايشان مي روم. وي با ذکر خاطره يي از رابطه خود با رهبري گفت؛ در سال هاي گذشته در خانه ايشان نشسته بوديم و تلفن زنگ خورد و رهبري گوشي تلفن را به من دادند و پشت خط آقاي ابراهيم اميني بود و گفتند در جامعه مدرسين جلسه داشتيم و بحث مان اين بود که اگر بين شما و رهبري اختلافي است ما آن را رفع کنيم به همين دليل زماني را در نظر بگيريد تا خدمت شما و رهبري برسيم. من گوشي را به رهبري دادم و ايشان گفتند خدا آن روزي را نياورد که بين من و آقاي هاشمي اختلاف پيش بيايد و نياز به داوري باشد. در ادامه رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام تاکيد کرد؛ اجراي دقيق سند چشم انداز 20 ساله و الزامات آن اگر درست اجرا شود با ابعاد مختلف مي تواند راه حل مشکلات کشور قرار گيرد. هاشمي رفسنجاني سپس در پاسخ به سوال يکي از دانشجويان مبني بر اينکه طرح جامع شما براي حل مشکلات چيست، گفت؛ من مسوول اجرايي و مسوول قانونگذاري نيستم که از من بخواهيد طرحي را ارائه کنم، رهبري سياست هاي کلان را تعيين و به مجمع ابلاغ مي کند و در صورت بن بست در مسائل کشور مجمع تشخيص راه حل ارائه مي دهد. وي همچنين در پاسخ به سوال ديگري مبني بر اينکه معناي مصلحت چيست و آيا مصلحت دروغ گفتن است، گفت؛ کلمه مصلحت کلمه فقهي است که اصلح را بر صالح مقدم مي دارد و هر جا به مصلحت باشد، عمل مي کند. ما يک عده کارشناس در مجمع هستيم که درصورت بن بست در مسائل کشور و به خواست رهبري مصلحت را تشخيص مي دهيم. رئيس مجلس خبرگان رهبري همچنين در سخنان خود به آسيب هاي انقلاب اشاره کرد و يکي از اين آسيب ها را فاصله گرفتن از مردم دانست. به گزارش ايلنا هاشمي رفسنجاني همچنين در ادامه از کساني که در انتخابات عقايد خود را به مردم تحميل مي کنند، انتقاد کرد. رئيس مجلس خبرگان رهبري در پاسخ به سوالي ديگر مبني بر اينکه فکر مي کنيد بزرگ ترين اشتباهي که در جمهوري اسلامي رخ داده چه بوده است، گفت؛ بگذاريد پاسخ اين سوال را نگويم. به هر حال هرکسي يک چيزي را پيدا مي کند.همچنين به گزارش ايسنا رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام تاکيد کرد؛ هرکدام از سه شعار استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي مخدوش شود، مي شود آسيب. اگر خداي نکرده جمهوري بشود مجلس فرمايشي و کساني به خود حق دهند که در انتخابات دخالت کنند و آرا را مخدوش کنند، اين مي شود آسيب. اگر شرايطي به وجود بياوريم که مردم بي تفاوت باشند و نخواهند در انتخابات شرکت کنند، اين يک آسيب است. وي افزود؛ ما که با 99 درصد حضور مردم کارمان را شروع کرديم و با حضور وسيع مردم انقلاب را پيروز کرديم و جنگ را به نفع خود خاتمه داديم، اگر بنا باشد اين مردم خصوصاً قشر تحصيلکرده فکر کنند که امري به آنها تحميل مي شود، اين بزرگ ترين آسيب است. ممکن است کساني اين را بخواهند ولي اين اشتباه بزرگي است. وي ادامه داد؛ اگر مردم نباشند حکومت، اسلامي و قابل دوام نيست. مردم همه جامعه هستند، نه بخشي از آن. اگر در استقلال اقتصادي باز وابسته شويم و به جايي برسيم که متاسفانه امروز اين خطر هست که اکثريت نيازهايمان را وارد مي کنيم، اين آسيب است. آخرين پالايشگاه دوران سازندگي در بندرعباس براي صادرات بنزين و گازوئيل ايجاد شد. اگر ما 40 درصد نياز بنزين و گازوئيل را وارد مي کنيم وابستگي از اين بدتر نمي شود و اگر صنايع داخلي در برابر موج واردات از صحنه بيرون بروند و نتوانند رقابت کنند، وابستگي همين امر خطرناک است. هاشمي رفسنجاني بي تفاوتي ملت و مخالف شدن بخش عظيمي از ملت خصوصاً قشر آگاه را آسيب اساسي انقلاب خواند و افزود؛ آسيب در استقلال ما اين است که نيازها و وابستگي ها بيشتر بشود، گرچه ما از نظر سياسي مستقل باشيم چراکه اين امر کافي نيست. ما بايد با زندگي آزاد، مرفه، با حضور همه اقشار و استفاده از همه انرژي ها بتوانيم کشورمان را در مسيري که استحقاق آن را دارد جلو ببريم. وي در ادامه با بيان اينکه «ايران دومين دارنده گاز بعد از روسيه است» گفت؛ متاسفانه درست عمل نمي شود. قطر اين کشور يک وجبي که شريک ماست همه فازهاي 30گانه خود را روشن کرده در حالي که فقط 6-5 سکوي ما روشن است. اين يک اشکال است و ما از چند سال پيش دچار اين ضعف شده ايم. گاز ما حربه بزرگي است و مي تواند قدرت سياسي ما باشد. وي با تاکيد بر لزوم استفاده از ظرفيت بالاي جغرافيايي ايران گفت؛ مي توانيم کاري کنيم که هر هواپيمايي که از آسمان رد مي شود از آن دلار پايين بريزد. فرودگاه هاي ما با سيستم مديريت درست بايد ظرفيت پذيرش هزاران هواپيما را داشته باشند. هاشمي رفسنجاني در ادامه با تاکيد بر اينکه «با تشکيل مجمع تشخيص مصلحت نظام، بن بست ديني نداريم» گفت؛ ما مي توانيم مثل کشورهاي کاملاً آزاد در مسائل ديني و نيازهاي فکري جامعه عمل کنيم. ممکن است اين تعارضات در قوانين باشد اما با ابتکار امام(ره) ما ديگر بن بست نداريم و با تشکيل مجمع هرچه به مصلحت نظام و اداره کشور باشد، انجام مي شود. وي نبود برنامه هاي درازمدت را از اشکالات خواند و افزود؛ با نوشتن چشم انداز 20 ساله اين موضوع را حل کرديم و اکنون همه ابزار براي ساخت يک ايران متمدن، پيشرفته، مسلمان، پيرو اهل بيت و مکتب شيعه فراهم است و مي توانيم در دنيا کشورمان را به عنوان الگو معرفي کنيم

Sunday, November 23, 2008

خاتمی: نباید عدالت را در اقتصاد صدقه ای خلاصه کنیم

نواندیش در دومین نشست وی‍ژه بنیاد باران که در جهت تبیین مفاهیم نظری اصلاحات با حضور رییس و اعضای بنیاد باران برگزار شد، حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی به ادامه بحث خود پیرامون این موضوع پرداخت:از دین سوء استفاده شده است/دین خواستار جامعه مطلوب، انسانی و برخوردار است/طرح جمهوری اسلامی برای فریب افکار عمومی مطرح نشده است/عدالت الهی را در اقتصاد صدقه ای خلاصه کردن جفای به دین است

به گزارش روابط عمومی بنیاد باران، حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی در این جلسه با اشاره به برخی اشکالات و نگرانی هایی که در خصوص ورود دین به عرصه اجتماعی زندگی انسانها همواره مطرح شده است، اظهار داشت:«دین مورد سوء استفاده قرار گرفته و این سوء استفاده یا از جهل و تعصب و ظاهر بینی و عادت زدگی کسانی بوده است که ادعای متولی گری دین را داشته اند و یا ناشی از خو و روش و منش خودکامگان مستبدی بوده است که از دین برای تحکیم استیلا و سلطه خود سوء استفاده کرده اند. این سوء استفاده ها وجود داشته است، اما من می خواهم بگویم که این مساله هیچ ربطی به حقیقت و جوهر دین ندارد، بلکه از دین سوء استفاده شده است
رئیس بنیاد باران ادامه داد:«به نظر ما که هم اکنون درباره اصلاحات صحبت می کنیم، دین خواستار به کارگیری خرد در همه عرصه ها است و پاسدار کرامت انسان و حقوق اساسی اوست. دین به تحول پذیری ذهن و زندگی انسان بر بستر تاریخ اذعان دارد و به تاثیر زمان و مکان در درک و تامین نیازهای تحول یابنده انسان اعتراف می کند و همه اینها با نگاه منصفانه نسبت به متن دین قابل استنباط و درک است
خاتمی با اشاره به اینکه «انقلاب اسلامی یکی از فرازهای بلند حرکت یک قرن گذشته است که با پیشنهاد جمهوری اسلامی به جای استبداد وابسته تحقیر کننده والایی خود را نشان داد»، تصریح کرد:«این پیشنهاد یک اتفاق ساده نیست و برای خوش آمدن این و آن و یا خدای نخواسته فریب افکار عمومی مطرح نشده است، بلکه این پیشنهاد دقیقا پاسخگوی خواست تاریخی جامعه ماست
رئیس موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها، یادآور شد:«خواست و آرمان شتاب گیرنده ای که صاحبان این انقلاب، یعنی مردم داشته اند و نشانه تدبیر و درایت رهبری انقلاب است که مانند خود مردم ، جز یک نظام مردمسالار را بر نمی تابید
رئیس جمهور سابق کشورمان همچنین با اشاره به اینکه دو مقوله مهم «عدالت» و «اخلاق» در دین نقش محوری دارند و مردمسالاری سازگار با دین، از دل این مقولات بیرون می آید، بر اهمیت نقش عدالت اقتصادی که روشن ترین و بارزترین وجه بی عدالتی و یا عدالت را نمایان می کند، تاکید کرد
خاتمی در عین حال اظهار داشت:«اما بسیار جفاست که عدالت الهی و جوهری دین خدا را در عدالت اقتصادی و آن هم اقتصاد صدقه ای که بعضی از حکومتها به بهانه تامین این عدالت، همه آزادی ها و حق را از مردم می گرفتند و حرمتها را می شکستند، به بهانه اینکه لقمه نانی به مردم بدهند که آن را نیز نمی توانستند بدهند، خلاصه کنیم
رئیس بنیاد باران، یادآور شد که «عدالت خیلی وسیع تر از عدالت اقتصادی است و حقوقی که انسان دارد و به او باید داده شود تا عدالت تامین شود بسیار بالاتر از حقوق اقتصادی یک انسان است که دارد و باید تامین شود
وی همچنین با تاکید بر اینکه «اخلاق از محورهای مهم دعوت انبیاست»، اظهار داشت:« جامعه ای اخلاقی است که منش و روش افرادش ناشی از بصیرت، انتخاب و اراده آزاد آنها باشد. هرجا اجباآر و تحکم بود، در آنجا اخلاق نیست. در جامعه ای که جباریت بر او حاکم است، نشانی از اخلاق در آن نمی توان یافت. اخلاق تنها در جامعه ای خواهد بود که رفتار و روش و منش همه افراد -اعم از حاکمان و مردم- ناشی از رضایت باشد و همانطور که گفتم، رضایت از پایه های مهم مردمسالاری است
خاتمی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت:«اصلاحات در مقام عمل و برای تحقق این نگاه که از عدالت و اخلاق مردم سالاری بیرون می آید و عدالت و اخلاق باید در عرصه قوانین و مقررات متجلی باشد هیچ تنگنایی وجود ندارد. اگر ما فقط در این مرحله که می خواهیم ساز و کارها را مشخص کنیم، به بیانات و دیدگاههای راهگشای امام(ره) اکتفا کنیم که متاسفانه مورد بی مهری قرار گرفته است، بسیاری از تنگناهای عملی مرتفع خواهد شد و ما می توانیم صاحب مقرراتی باشیم که بگوییم عادلانه، انسانی و فراگیر است
وی تصریح کرد:«نظرات امام(ره) در زمینه اجتهاد کارساز اسلامی، تاثیر زمان و مکان در این اجتهاد، لزوم بهره گیری از دستاوردهای تمدن بشری، لزوم توسعه و پیشرفت همه جانبه جامعه، تامین عدالت اقتصادی و اجتماعی، آزادی برای همه، نقش مصلحت در راهبردن نظام ، جایگاهی که خرد، آگاهی و کارشناسی انسان عاقل در تشخیص مصلحت دارد و مسائلی نظیر آنها به حد کافی به ما کمک می کند که برخوردار از نظامی باشیم که مقررات و ضوابط آن عادلانه، اخلاقی، منصفانه و انسانی، آنگونه که درخور شان یک جامعه پیشرفته است، باشد
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد:« اصلاحات اگر سخنی دارد این است که آیا ما در این مسیر حرکت می کنیم و یا نمی کنیم؟ و اگر حرکت نمی کنیم، اشکال کار کجاست؟ چگونه می توان این اشکالات را رفع کرد؟
سیدمحمد خاتمی تاکید کرد:«علاوه براین، حضور انبوهی از نیروهای مومن، عالم، آگاه، روشن بین و زمان شناس در حوزه ها و دانشگاهها و بخصوص حوزه های علمیه ما پشتوانه های بسیار مستحکمی برای اصلاحات و عرضه نظرات قوانینی است که در چارچوب آن یک جامعه انسانی عادلانه و برخوردار خواهیم داشت. از رسالتهای اصلاحات زمینه سازی برای بروز این نیرو تاثیرگذاری آن در عرصه حیات اجتماعی است
خاتمی در بخش پایانی صحبتهای تصریح کرد:«آنچه که مراد من از مردمسالاری است و معتقدم جنبش اصلاحات بر آن پا می فشارد و باید بفشارد. چند پایه، قوام و مقوم دارد که اگر آنها بودند، مردمسالاری هست و اگر آنها نبودند، مردمسالاری هم نیست؛ یکی اینکه در مردمسالاری قدرت متمرکز که ندارد و محور نظم اجتماعی است اگر مهار نشود، بالاترین فسادهارا به وجود می آورد، برآمده از رای و رضایت مردم و پاسخگو در مقابل آنان است. دوم اینکه مردم به عنوان قدرت منتشر که قدرت متمرکز نمایندگی از آنها را دارد، همواره ناظر بر رفتار و کارکرد قدرت متمرکز اند و از او مسئولیت می خواهند. سوم؛ می توان قدرت را بدون توسل به زور جابجا کرد
سید محمد خاتمی با بیان اینکه «می توان مقومات دیگری را هم برای مردمسالاری پیدا کرد»، گفت:«با این حال من فکر می کنم، سه محور مهم اینها بود که البته لوازمی هم دارد و بدون تحقق آنها این هدف اصلا محقق نمی شود. لوازم آن عبارتند از: آزادی اندیشه، آزادی بیان، آزادی اجتماعات و بخصوص آزادی انتقاد از قدرت متمرکز بدون اینکه هزینه ای داشته باشد


به گزارش روابط عمومی بنیاد باران، گزارش کامل سخنرانی خاتمی در دومین جلسه تبیین اصلاحات بدین شرح است
، سید محمد خاتمی در ابتدا با یادآوری بحث جلسه گذشته خود گفت:«در آن جلسه به تبار اصلاحات و اینکه اصلاحات حرکتی در بستر خواست مشخص تاریخی ملت ماست، اشاره ای داشتم و این که ملت همواره در مدت بیش از یک قرن گذشته در جستجوی استقلال، آزادی و پیشرفت بوده و به هویت فرهنگی و تاریخی خود و عمدتا دین پایبند بوده و بالاتر از آن برای رهایی از درد های تاریخی دستش را بسوی دین دراز کرده است
وی ادامه داد:«همچنین عرض کردم که حرکت اصلاحی نماد این جریان تاریخی است و آن را در مطالبی که طی سالهای اخیر مطرح شده است، نباید خلاصه کنیم و اصلاحات در عین حال جهت دهنده این جریان تاریخی است و نیز در طول بیش از این یکصد سال مانند خود مردم مظلوم بوده است.»
رئیس بنیاد باران سپس در آغاز بحث خود با بیان اینکه در این جلسه می خواهد در خصوص مردمسالاری سازگار با دین» که از فرازای مهم اصلاحات است، سخن بگوید، اظهار داشت وقتی می گوییم جامعه ما "نیازمند" و "خواستار" مردمسالاری است، یک توصیه کلی و خطابه سرایی نمی کنیم، بلکه بنده معتقدم که مردمسالاری یک تقدیر الهی و فرمان تاریخی برای جامعه ماست که برای ملت در این برهه خاص تاریخ صادر شده است و برآمده از وجدان بیدار و آگاه جامعه است و نیز مقتضای روح زمانه ماست
وی افزود: دین هم وقتی می خواهد در عرصه حیات اجتماعی حضور به هم برساند، به نظر ما منطبق با این تقدیر الهی و نیاز زمانه و خواست وجدانی جامعه ماست و نه تنها مخالف آن نیست که موید و سازگار با آن است؛ البته به نحوی که اشاره خواهم کرد که دین را چگونه باید دید، تا این سازگاری را هم درک کرد
خاتمی با اشاره به اینکه «انقلاب اسلامی یکی از فرازهای بلند حرکت یک قرن گذشته است که با پیشنهاد جمهوری اسلامی به جای استبداد وابسته تحقیر کننده والایی خود را نشان داد»، تصریح کرد:«این پیشنهاد یک اتفاق ساده نیست و برای خوش آمدن این و آن و یا خدای نخواسته فریب افکار عمومی مطرح نشده است، بلکه این پیشنهاد دقیقا پاسخگوی خواست تاریخی جامعه ماست.»
رئیس مرکز گفتگوی تمدنها، یادآور شد: خواست و آرمان شتاب گیرنده ای که صاحبان این انقلاب، یعنی مردم داشته اند و نشانه تدبیر و درایت رهبری انقلاب است که مانند خود مردم ، جز یک نظام مردمسالار را بر نمی تابید
رئیس جمهور سابق کشورمان با تاکید بر اینکه«اصلاحات بر مردم سالاری پافشاری می کند و خواستار شناخت و رفع موانع ذهنی و عینی آن در جامعه ما است»، اظهار داشت: معتقدم که موفقیت یا ناکامی ملت و انقلاب و جریان اصلاحات را در میزان رسیدن به این هدف و یا دور شدن از آن باید جستجو کرد
اسلام اجتماعی؛ موید خواسته ها و اقتضائات تاریخی
خاتمی با این توضیح که در این جلسه می خواهد در اینجا اجازه می خواهد درباره دین بطور عام و اسلام بطور خاص و نسبتی که با مردم سالاری پیدا می کند، صحبت کند و بحث او بیشتر توصیفی است و نمی خواهد وارد مبانی و مباحث تئوریک شود، گفت:«در این بحث می کوشم تا تصویری روشن تر را که از منظر اصلاحات است بدست آورده شود.»
وی افزود:«اسلامی که ناظر به جنبه اجتماعی زندگی است، نمی تواند در مقابل این خواست و اقتضای تاریخی بایستد، بلکه بالعکس، موید آن است و بر جنبه های مردمسالارانه نظامی تاکید دارد که می خواهد سامان بخش جامعه باشد
رئیس جمهور سابق کشورمان با اشاره به اینکه «به حد وافر و کافی شواهد و دلایل محکم و متقن از سنت و سیرت پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(علیهم السلام) وجود دارد که نظام مطلوب آنان و نظام مطلوب و کارساز اجتماعی جز با رضایت مردم مستقر نمی شود»، تاکید کرد که «رضایت و رای مردم» از پایه های اصلی مردمسالاری است
خاتمی با طرح این پرسش که «دین در این عرصه چه نقشی دارد و چگونه باید آن را دید که با این امر تاریخی، اجتماعی و وجدانی جامعه ما سازگار باشد؟»، گفت:«همه می دانیم که رسالت مهم و غایی دین، پرداختن به نسبتی است که میان جان انسان وجان جهان، یعنی خدای حکیم قادر متعال برقرار می شود و باید بشود که برای درک این رسالت، رویکرد و کارکرد دین، توجه به عرفان مثبت اسلامی و شیعی و حکمت معنوی ما امر بسیار مهمی است و سرمایه سرشاری است که با آن می توانیم هم خودمان جایگاهمان را در هستی بیابیم و هم از آن طریق بتوانیم با تمدنها و فرهنگهای گوناگون گفتگوی موثر داشته باشیم
رئیس بنیاد باران ادامه داد:«اگر ما حتی به آن جنبه اسلام نپردازیم که توجه به حیات اجتماعی انسان دارد و فقط به همین وجهه دین، یعنی رابطه انسان و خدا و دغدغه ای که برای سرنوشت یک فرد انسان در عرصه هستی دارد، بپردازیم، بدون تردید ما می توانیم از همین وجهه دین استنباط کنیم که دین نمی تواند نسبت به جامعه بشری بی تفاوت باشد، بلکه خواستار جامعه ای مطلوب و برخوردار است
وی با اشاره به اینکه «در قرآن و سایر کتابهای آسمانی خداوند انسان را با عباراتی چون «ای انسان!»، «ای مردم!» و... خطاب می کند»، توضیح داد:«این مساله مهمی است و در واقع بینش دینی و الهی را نسبت به جایگاه انسان در عرصه هستی مشخص می کند؛ یعنی خدای منان، ادیان ابراهیمی و بخصوص اسلام، در این پهنه فوق العاده گسترده و پر ژرفا و شگفت انگیز هستی، از میان همه موجودات انسان را برمی آورد و او را مورد خطاب قرار می دهد.»
رئیس جمهور سابق کشورمان همچنین گفت:«این مساله در انسان شناسی اسلامی بسیار مهم است؛ یعنی انسان مخاطب به خطاب الهی می گردد و جان انسان از یک موجود فرد متفرد به شخص دارای شخصیت بالا که مورد خطاب الهی است، تعالی پیدا می کند.»
خاتمی با اشاره به تصریح خداوند مبنی بر اینکه انسان دارای «کرامت ذاتی - الهی» است، اظهار داشت:«در همین دیدگاه اسلامی، صرف نظر از جنبه اجتماعی دین فوری ترین و قطعی ترین نتیجه ای که می گیریم این است که این آئین با این بینش، نمی تواند تحمل کند که انسان-هرکس که باشد- مورد ستم و بدتر از آن، مورد تحقیر قرار گیرد و این آئین انسان را در عرصه اجتماعی عزیز، سربلند و دارای آزادی و اختیار می خواهد
توجه دین به شئون اجتماعی زندگی بشر
رئیس بنیاد باران با تاکید بر اینکه «جنبه دین منحصر به این جنبه معنوی متعالی فردی نیست»، گفت:«ما معتقدیم، دین به جنبه حیات اجتماعی و شئون جمعی زندگی بشر در همین جهان و طبیعت نیز توجه ویژه دارد. یعنی دستکم دین اسلام، انسان را به خود رها نکرده است که چگونه زندگی اجتماعی خود را شکل دهد، بلکه نسبت به این مساله حساسیت دارد و بی تفاوت نیست
وی تصریح کرد:«انبوه خطابات، توصیه ها و احکام قرآنی و احکام دینی و توصیه های عقلانی و شرعی و بخصوص اجتماعی نشان دهنده این است که دین و یا دستکم اسلام، نسبت به سرنوشت اجتماعی انسان بی تفاوت نیست؛ یعنی علاوه بر اعتلای جان آدمی که هدف غایی دین است، دین خواستار جامعه مطلوب، انسانی و برخوردار است و نسبت به این مساله موضع دارد و راه ما با توجه به مسائلی که توضیح داده شد، از همین جا از لائیسیته و سکولاریته جدا می شود
نگرانی سوء استفاده از دین در طول تاریخ
سیدمحمد خاتمی سپس به برخی اشکالات و نگرانی هایی که در این خصوص با طرح موضوعاتی چون«اگر دین می خواهد در عرصه اجتماعی زندگی انسان دخالت کند و بی تفاوت نیست، سوء استفاده هایی که در طول تاریخ از دین شده است و به نام دین انسان تحقیر شده است، حقوق آن زیر پا نهاده شده و سرکوب است، آیا نگران کننده نیست؟» و«آیا کسانی که به این نتیجه می رسند که برای اینکه انسان زندگی امن و آرامی داشته باشد، دین باید از عرصه حیات اجتماعی انسان خارج شود و فقط به جنبه فردی بپردازد، بخشی از آن به دلیل همین اشکالات و نگرانی ها نبوده است؟»، به این نگرانی ها از دیدگاه خود پاسخ گفت.
وی گفت:«دین مورد سوء استفاده قرار گرفته و این سوء استفاده یا از جهل و تعصب و ظاهر بینی و عادت زدگی کسانی بوده است که ادعای متولی گری دین را داشته اند و یا ناشی از خو و روش و منش خودکامگان مستبدی بوده است که از دین برای تحکیم استیلا و سلطه خود سوء استفاده کرده اند. این سوء استفاده ها وجود داشته است، اما من می خواهم بگویم که این مساله هیچ ربطی به حقیقت و جوهر دین ندارد، بلکه از دین سوء استفاده شده است
رئیس بنیاد باران ادامه داد:«به نظر ما که هم اکنون درباره اصلاحات صحبت می کنیم، دین خواستار به کارگیری خرد در همه عرصه ها است و پاسدار کرامت انسان و حقوق اساسی اوست. دین به تحول پذیری ذهن و زندگی انسان بر بستر تاریخ اذعان دارد و به تاثیر زمان و مکان در درک و تامین نیازهای تحول یابنده انسان اعتراف می کند و همه اینها با نگاه منصفانه نسبت به متن دین قابل استنباط و درک است
رئیس موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها تصریح کرد:«اگر نظامی به نام دین مستقر شد و انسانی در متن آن نظام، با هر گرایش و عقیده ای از حقوق اساسی، حرمت و امنیت محروم شد، مطمئن باشید که آن نظام نسبتی با دین ندارد، ولو اینکه با غلیظ ترین عناوین دینی نیز تعریف و توصیف شود

عدالت و اخلاق؛ دو اصل محوری در دین
خاتمی در ادامه بحث خود به دو مقوله مهم «عدالت» و «اخلاق» که در دین نقش محوری دارند و مردمسالاری سازگار با دین، از دل این مقولات بیرون می آید، پرداخت
وی اظهار داشت:«روشن است که عدالت از محوری ترین اصول و امور مورد دعوت پیامبران بوده است. عدالت در اینجا تنها یک فضیلت فردی نیست، بلکه علاوه بر آن به عنوان بنیان هستی که همه چرخ آفرینش براساس آن می چرخد و نیز به عنوان یک نهادی که نظام مطلوب اجتماعی درون آن شکل می گیرد، مطرح است؛ نگاه پیامبران به عدالت، از جمله پیامبر اسلام(ص) چنین نگاهی است؛ عدالت به عنوان یک نهاد و سازوکارهایی که نظم اجتماعی در متن آن سامان می گیرد و روابط اجزای آن جامعه را با یکدیگر تعیین می کند
خلاصه کردن عدالت در اقتصاد صدقه ای؛ جفا به عدالت الهی
رئیس جمهور سابق کشورمان با اشاره به اینکه نگاه ادیان الهی و اسلام نیزنسبت به عدالت اینچنین است، گفت:«اگر این عدالت به عنوان محور دین مطرح است، به نظر من در عرصه حیات اجتماعی، مردمسالاری ابزار مناسب شکوفا کردن عدالت که محور دعوت انبیاست، خواهد بود. من به همان معنی عام عدالت اکتفا می کنم که "دادن حق هر ذی حقی به او" است
وی سپس سه پرسش را مطرح کرد، در عرصه حیات اجتماعی انسان حقی بالاتر از حق حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش وجود دارد؟»، در این عرصه راهی مناسب تر برای تامین این حق و احقاق آن از مردمسالاری سراغ دارید؟» و آیا از دیدگاهی که دین و اسلام به عدالت دارد، بطور خیلی ساده مردمسالاری بیرون نمی آید؟
سید محمد خاتمی با تاکید براینکه «عدالت اقتصادی بسیار مهم است و روشن ترین و بارزترین وجه بی عدالتی و یا عدالت در عرصه اقتصاد آشکار می شود» تصریح کرد:«اما بسیار جفاست که عدالت الهی و جوهری دین خدا را در عدالت اقتصادی و آن هم اقتصاد صدقه ای که بعضی از حکومتها به بهانه تامین این عدالت، همه آزادی ها و حق را از مردم می گرفتند و حرمتها را می شکستند، به بهانه اینکه لقمه نانی به مردم بدهند که آن را نیز نمی توانستند بدهند، خلاصه کنیم
رئیس بنیاد باران، یادآور شد که «عدالت خیلی وسیع تر از عدالت اقتصادی است و حقوقی که انسان دارد و به او باید داده شود تا عدالت تامین شود بسیار بالاتر از حقوق اقتصادی یک انسان است که دارد و باید تامین شود
رضایت افراد جامعه؛ شرط اخلاق
وی با تاکید بر اینکه «اخلاق از محورهای مهم دعوت انبیاست»، اظهار داشت:« جامعه ای اخلاقی است که منش و روش افرادش ناشی از بصیرت، انتخاب و اراده آزاد آنها باشد. هرجا اجبار و تحکم بود، در آنجا اخلاق نیست. در جامعه ای که جباریت بر او حاکم است، نشانی از اخلاق در آن نمی توان یافت. اخلاق تنها در جامعه ای خواهد بود که رفتار و روش و منش همه افراد -اعم از حاکمان و مردم- ناشی از رضایت باشد و همانطور که گفتم، رضایت از پایه های مهم مردمسالاری است
خاتمی افزود:«وقتی از عدالت و اخلاق صحبت می کنم، نمی خواهم به بیان کلی این مطالب اکتفا کنم، بلکه می گویم اگر این دو مورد مهم هستند، باید در قوانین و مقررات آن نظام نیز تجلی داشته باشد. نمی توان از عدالت و اخلاق دم زد، ولی در عمل تبعیض، بی عدالتی، فقر، فحشا، محروم شدن انسان و پرداختن هزینه برای تامین آزادی در جامعه وجود داشته باشد
رئیس بنیاد باران یادآور شد:«باید عدالت و اخلاق در قوانین و مقررات تجلی پیدا کند و به یک معنا به آن سخن استاد شهید مطهری برمی گردیم که "در صورتی جامعه عادلانه خواهد بود که عدالت و من می افزایم اخلاق در سلسله علل احکام و مقررات قرار گیرد"
تاکید بر نظرات امام(ره) در برخورداری از جامعه ای پیشرفته
وی همچنین گفت:«اصلاحات در مقام عمل و برای تحقق این نگاه که از عدالت و اخلاق مردم سالاری بیرون می آید و عدالت و اخلاق باید در عرصه قوانین و مقررات متجلی باشد هیچ تنگنایی وجود ندارد. اگر ما فقط در این مرحله که می خواهیم ساز و کارها را مشخص کنیم، به بیانات و دیدگاههای راهگشای امام(ره) اکتفا کنیم که متاسفانه مورد بی مهری قرار گرفته است، بسیاری از تنگناهای عملی مرتفع خواهد شد و ما می توانیم صاحب مقرراتی باشیم که بگوییم عادلانه، انسانی و فراگیر است
وی تصریح کرد:«نظرات امام(ره) در زمینه اجتهاد کارساز اسلامی، تاثیر زمان و مکان در این اجتهاد، لزوم بهره گیری از دستاوردهای تمدن بشری، لزوم توسعه و پیشرفت همه جانبه جامعه، تامین عدالت اقتصادی و اجتماعی، آزادی برای همه، نقش مصلحت در راهبردن نظام ، جایگاهی که خرد، آگاهی و کارشناسی انسان عاقل در تشخیص مصلحت دارد و مسائلی نظیر آنها به حد کافی به ما کمک می کند که برخوردار از نظامی باشیم که مقررات و ضوابط آن عادلانه، اخلاقی، منصفانه و انسانی، آنگونه که درخور شان یک جامعه پیشرفته است، باشد
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد:« اصلاحات اگر سخنی دارد این است که آیا ما در این مسیر حرکت می کنیم و یا نمی کنیم؟ و اگر حرکت نمی کنیم، اشکال کار کجاست؟ چگونه می توان این اشکالات را رفع کرد؟
سیدمحمد خاتمی تاکید کرد:«علاوه براین، حضور انبوهی از نیروهای مومن، عالم، آگاه، روشن بین و زمان شناس در حوزه ها و دانشگاهها و بخصوص حوزه های علمیه ما پشتوانه های بسیار مستحکمی برای اصلاحات و عرضه نظرات قوانینی است که در چارچوب آن یک جامعه انسانی عادلانه و برخوردار خواهیم داشت. از رسالتهای اصلاحات زمینه سازی برای بروز این نیرو تاثیرگذاری آن در عرصه حیات اجتماعی است


خودکامگی؛ بدیل دموکراسی
رئیس بنیاد باران با بیان اینکه «وقتی ما بر دموکراسی و مردمسالاری پافشاری می کنیم و آن را از اصول اصلاحات و سازگار با معیارهای دینی می دانیم، اصلا به این معنا نیست که دموکراسی عیب و کاستی ندارد»، گفت:«در زمینه عیوب آن کتابها نوشته شده، بحثها شده و خود غربی ها و غیر غربی ها مسائلی را گفته اند، اما سخن من این است که اگر مردمسالاری عیب دارد، بدیل یا بدیلهای آن سر تا پا عیب هستند و همچنین با استمداد از دین به همان معنایی که گفتم، می توان بسیاری از عیبهای مردمسالاری های رایج را مرتفع کرد
وی در توضیح «بدیل مردمسالاری» اظهار داشت:«من جز "خود کامگی و جباریت"، بدیلی نمی شناسم که در آن بجای اینکه نسبت میان حاکم و محکوم رضایت و حرمت باشد، به تعبیر هگل نسبت آنها، نسبت خدایگان و برده است. از سوی دیگر، دموکراسی های نخبه گرا که در دوران قدیم غرب و در یونان وجود داشت هم دارای ظلم کثیر است و بخش قابل توجهی از جامعه از متن نظام دموکراتیک بیرون می ماند و نیز در دموکراسی های لیبرال و جدید که حداکثر سود را برای حداکثر مردم در نظر بگیرند بالاخره اقلیتی هم وجود دارد که سود آن نادیده گرفته می شود و یا ممکن است اینگونه شود
خاتمی افزود:«ضمنا این دموکراسی ها دچار بیماری "سود انگاری" شده اند که سود را بیشتر به سود مادی و حوزه این جهانی زندگی خلاصه می کند و بسیاری از نیازهای معنوی و والای انسان در آن نادیده انگاشته می شود و متاسفانه تجربه ای که امروز داریم، یعنی تحقق لیبرال دموکراسی های کنونی همزمان، همراه و مستلزم ایجاد نظام سلطه بین المللی شده است که بزرگترین ظلم ها را بر اکثریت مردم جهان اعمال کرده است. درست در همین جاست که دین می تواند چاره ساز باشد
رئیس جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:«اگر ما مدلی از دموکراسی و مردمسالاری را که در آن سهم همگان در عرصه سرنوشت و مشارکت در نظر بگیریم که "کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته" است و نیز محور بودن حق، انصاف، عدالت و شفقت در متن آن لحاظ شود، ما می توانیم شاهد پدید آمدن نوعی مردمسالاری اخلاق گرا، انصاف مدار، عدالت محور و انسان دوست باشیم که نه فجایع نظام های جبار، خودکامه و تمامیت خواه را داشته باشد، نه عیوب دموکراسی های نخبه گرا را و نه خشکی، بی اخلاقی و احیانا بداخلاقی مدلهای جدید دموکراسی
وی با بیان اینکه «آنچه می گویم، توهم نیست، بلکه کاملا قابل دسترسی است»، اظهار داشت:«خوشبختانه ما تجربه ارزشمند جمهوری اسلامی را در پیشرو داریم و سند راهبردی آن یعنی قانون اساسی که به نظرم دارای حد نصابهای لازم از معیارهای مردمسالاری متناسب با زمان خواهد بود و همین امر فاصله انقلاب و نهضت اسلامی ما را با حرکتهایی که احیانا به نام دین در دنیا صورت گرفته است و هیچ نسبتی با حقوق انسان، بشر، پیشرفت، آزادی و آبادی ندارد نشان می دهد
پایه ها و لوازم مردمسالاری
خاتمی در بخش پایانی صحبتهای خود توضیحاتی در خصوص مردمسالاری را ارائه کرد
وی گفت:«مردمسالاری از قدیم مطرح بوده است، اما در گذشته به عنوان یک نظام مطلوب در نظر فیلسوفان بزرگ عالم نبوده است و تنها در دوره جدید است که مردمسالاری که البته تفاوتهایی هم با مردمسالاری قدیم دارد، به عنوان مناسب ترین شیوه زندگی و انسانی ترین راهکار تنظیم امور اجتماعی مطرح شده است که این یکی از دستاوردهای بزرگ و بسیار مبارک تاریخ اجتماعی و فکری انسان است
رئیس جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:«آنچه که مراد من از مردمسالاری است و معتقدم جنبش اصلاحات بر آن پا می فشارد و باید بفشارد. چند پایه، قوام و مقوم دارد که اگر آنها بودند، مردمسالاری هست و اگر آنها نبودند، مردمسالاری هم نیست؛ یکی اینکه در مردمسالاری قدرت متمرکز که ندارد و محور نظم اجتماعی است اگر مهار نشود، بالاترین فسادهارا به وجود می آورد، برآمده از رای و رضایت مردم و پاسخگو در مقابل آنان است. دوم اینکه مردم به عنوان قدرت منتشر که قدرت متمرکز نمایندگی از آنها را دارد، همواره ناظر بر رفتار و کارکرد قدرت متمرکز اند و از او مسئولیت می خواهند. سوم؛ می توان قدرت را بدون توسل به زور جابجا کرد

سید محمد خاتمی با بیان اینکه «می توان مقومات دیگری را هم برای مردمسالاری پیدا کرد گفت:«با این حال من فکر می کنم، سه محور مهم اینها بود که البته لوازمی هم دارد و بدون تحقق آنها این هدف اصلا محقق نمی شود. لوازم آن عبارتند از: آزادی اندیشه، آزادی بیان، آزادی اجتماعات و بخصوص آزادی انتقاد از قدرت متمرکز بدون اینکه هزینه ای داشته باشد
رئیس بنیاد باران در نتیجه گیری بحث خود با اشاره به اینکه وقتی که آن مقومات و این لوازم متحقق شد، زمینه رشد همه جانبه جامعه فراهم می آید، اظهار داشت:« البته اگر مردمی با رعایت این امور و بخاطر رعایت اعتقادات، مصالح و شرایط تاریخی گفتند که می خواهیم ملاکهای دینی و ارزشی در جامعه و نظام حاکم باشد، هیچ منافاتی با دموکراسی ندارد، مگر اینکه دموکراسی را مساوی با یک مصداق، یعنی لیبرال دموکراسی بدانیم که در شرایط و تاریخ دیگر تحقق پیدا کرده است و دموکراسی سازگار با دین مصداق دیگری است که مورد توجه اصلاحات بوده و هست
وی ادامه داد:«البته من معتقدم که استقرار دموکراسی در یک جامعه استبداد زده که همه حاکمانش، نخبگانش و مردمش بر روی یک زمین لرزنده حرکت می کنند و در موقعیتی که هر لحظه امکان غلتیدن این سه بخش به ورطه وحشتناک استبدادگری و استبداد پذیری وجود دارد، بسیار دشوار است
سید محمد خاتمی خاطر نشان کرد:«هدف اصلاحات یکصد سال گذشته چنین نظامی است و اصلاحات نیز امری تدریجی، مستمر و مقاوم است و باید بتواند که مردم و حاکمان را قانع کند که مناسب ترین، پرفایده ترین و کم هزینه ترین روش برای زندگی، زندگی مردمسالارانه و نظام مردمسالاری است که خوشبختانه از درخواستهای مهم اصلاحات و انقلاب اسلامی بوده است و معتقدم که قانون اساسی ما حد نصابهایی درخوربرای استقرار چنین نظامی را دارد و در جلسه بعد نیز در این خصوص و لزوم و چرایی پایبندی به قانون اساسی خواهم پرداخت
گفتنی است؛ سومین و آخرین جلسه تبیین مبانی نظری اصلاحاات در روز سه شنبه 12 آذر ماه برگزارخواهد شد

Saturday, November 15, 2008

مردم وانتخابات

خاتمی در دیدار با نخبگان بوشهر:
باید مشخص کنیم چه می خواهیم , چه کاری می توانیم انجام دهیم و چه راهی را می توانیم طی کنیم
این شاید بهترین و روشنترین استراتژی بدست گرفتن قوه مجریه است که خاتمی مشخص و بیان کرده است. واقعا" آنهایی که از جمله امثال بنده به دنبال بازگشت خاتمی به قدرت برای خدمت به کشور و مردم هستیم ابعاد و اندازه آن را برانداز و برآورد کرده ایم؟ اصلا" در بطن و متن مسئله وارد شده و کنکاش نموده ایم که این دعوت صلاح کشور و ملت است یا نه؟ البته مثل و جایگاه ما انسانها و مردم با هم متفاوت است شاید ماها گه گاهی از تاثیر گرما و شدت سرما نظریه هایی ساخته و پرداخته کرده و به محضر مردم شریف ارزانی می داریم این که نشد حرف و تئوری .موضوع وقتی به مقصدنزدیک و نزدیکتر می شود که صاحبان سرنوشت یعنی مردم ,خود تصمیم بگیرند و این شاید و بایدها را سبک و سنگین کرده و راه را برای آینده خودشان نه برای دیگران خارج از گود ,هموار ساخته و از هر کسی که شرایط لازم را داراست دعوت نمایند
اینکه خاتمی گفته : چه می خواهیم, در واقع لب کلام است یعنی هدف از آمدن ایشان چیست ؟ و این هدف را چه کسی و کسانی باید مشخص کنند ؟ اگر آقای خاتمی خود می داند که هدف از شرکت در انتخابات چیست که یقینا" هم می داند بایستی با مردم در میان بگذارد و اگر مردم از اظهارات ایشان در جریان کامل موضوع قرار نمی گیرند بایستی خودشان به نحوی از انحای مختلف به اطلاع خاتمی یا هر کس دیگر احتمالی برسانند .دوستانی که نظراتی در رابطه با آمدن و یا نیامدن خاتمی ارائه می دهند نمی تواند جامع و کشور شمول باشد بلکه گوشه و زاویه ای از زوایای خواستهای متنوع و مغفول مردم میتواند باشد اینکه چه می خواهیم یک دنیا مطلب است این را باید شکافت و قبل از نامزدی یک کاندیدای جامع مثل خاتمی ,به استحضار مردم شریف که خیلی باید مواظب اوضاع باشیم مخصوصا" نزدیکی های عید و یا کمی زودتر و دیرتر, رساند یا روشنتر بگویم ملت خودش در دریای پر تلاطم انتخابات مثل یک شناگر ماهر وارد شده و جستجو نماید
بحث بعدی این است که خاتمی اگر بیاید که علی رغم شک و تردیدهای زیاد, آمدنش تقریبا" قطعی شده چکار باید انجام دهد؟ آیا منظور ایشان براندازی نظام است یقینا" که نیست چرا که نه اصلاح طلبان همچو فکری دارند و نه خود آن بزرگوار.اگر منظور از آمدن ایشان اصلاح امور جاری کشور است؟ که هست و زیاد هم امور فعلی جریان مناسبی ندارد و روان هم نیست که مشکلات آفرین هم هست
اگر هدف از آمدن ایشان اصلاح شاکله به هم رخته امور داخلی و خارجی است یعنی اینکه اگر ایشان رئیس جمهور شوند روابط داخلی و خارجی متفاوت از حال خواهد شد و یا نه ؟ باز اینگونه مسایل را بایستی از مردم سئوال کرد و مردم را آماده برای چگونگی موضوع ساخت از حالا باید نقشه مسیر روشن شود که مطالبات مردم به چه میزان قابل وصول خواهد بود آیا غیر از خاتمی اگر فرد عادی هم بیاید این مسایل و مشکلات بر طرف می گردد که نیاز به آمدن شخص متشخصی نیست
همه می دانیم در کشور مشکلاتی هست که اگر منطقی و کارشناسانه با آنها برخورد شود بتدریج حل می شوند و یا اینکه مشکلات تولید شده اضافه نمی گردند. این خواستها و مطالبات را دسته بندی کردن و با رئیس جمهور آینده بی پرده سخن گفتن شاید منطقی تر باشد او نیز بهتر است بداند که دیگر نمی شود فوق دیپلم را دکتر معرفی نمود و مردم را ساده و هالو تلقی و باور کرد
اینکه چه راهی را باید طی کرد باید وسیله مردم و رئیس جمهور آینده تعریف شود رئیس جمهور تصمیم گیرنده نهایی نیست در این کشور قوای سه گانه با نظارت عالیه مقام رهبری انجام وظیفه می کنند و اینطوری نیست که هر کسی وعده ای دهد و فردایش مسیر دیگر طی نماید و علی رغم اینکه کاشته گذشتگان را درو می کند دولتهای سابق را به باد انتقاد بگیرد و یکجانبه در میدان مسابقه حاضر شود و با استفاده از رسانه در اختیار هرچه در توان دارد بر علیه گذشته و حال و آینده قلم فرسایی نماید
به عنوان یک نفر شهروند پیشنهاد میکنم مردم شریف با تامل و تفکر و دقت کامل نسبت به انتخابات احساس مسئولیت کرده و با برگزاری جلسات شور و مشورت نسبت به هر آنچه در دل دارند که از عهده قوه مجریه بر می آید اقدام و خواسته های خودشان را مدون کرده و از کاندیدای آتی خودشان در نشستهای مختلف بخواهند که نسبت به خواستهای آنها و توان خودش, وعده های عملی و قابل اجرا را بدهد و نباید خاتمی هم از این مسئله مستثنی باشد. ما بین مردم و رئیس جمهور آینده باید پیمان نامه ای تدوین گردد تا آنچه به عنوان وعده به مردم داده می شود به آن عمل کنند نه اینکه سه سال مردم را در ریاضت نگهداشته و در نزدیکی انتخابات برایشان سهام صدقه در نظر بگیرند
باید عزت تقلیل یافته مردم در سطح دنیا بر جایگاه اصلی خویش بازگردانده شود امور مردم اصلاح گردد تک صدایی از جامعه رخت بربندد سانسور اقلا" به حداقل برسد امور معیشتی مردم در اولویت قرار گیرد جامعه و مردم کشور در تنگنا قرار دارند و اغلب بزرگان کشور در جریان کامل آن هستند.دسترسی به اطلاعات بر آحاد مردم آسان شود. حقوق همگان محترم شمرده شود. باب انتقاد سالم و راهگشا باز و رایج گردد. کشور بصورت منطقی,قانونی,علمی و با نگرش به توسعه جهانی اداره شود. نسبت به تقلیل تعداد دشمنان خارجی اقدام اساسی به عمل آید.روابط با کشورهای با فرهنگ و توسعه یافته و عدالت پیشه توسعه یابد تداوم اصلاحات با حضور ایشان در مسند اجرایی کشور با دغدغه های کمتری مواجه شده و آزادی , استقلال و توسعه همه جانبه کشور مسیر منطقی و مطمئنی را طی می کند
و از طرف دیگر خاتمی هم باید بدانند که نیامدن ایشان هم به ضرر کشور و هم به ضرر خود ایشان خواهد بود چرا که پاسخ منفی به این همه درخواست و این همه علاقه و اشتیاق شاید نوعی گناه تلقی گردیده و اراده های مردم را در جهت بازسازی کشور سست خواهد نمود و این یعنی به حاشیه رانده شدن مردم که در شان و سلیقه خاتمی نبوده و نیست
یادآوری نمایم که نگاه مردم دنیا نسبت به خاتمی اندیشمند و متفکر ,متفاوت از رهبران سایر کشورهاست و این نشانه عظمت فکری و عملکردی خاتمی در سطوح مختلف جهانی است یقینا" حضور مجدد ایشان به نفع کشور و مردم شریف ایران خواهد بود. خاتمی به دنبال رشد و نمو همه افکار طرفدار اصلاح امور کشور است او هرگز قشری نگر نبوده و اصلا" در فکر به انزوا راندن فکرهای تحول آفرین و خلاق کشور نمی باشد
اورا اغلب مردم شریف کشور دوست دارند و می دانند که دارای تفکری بسیار نوین و تحول آفرین است مردم می دانند که افکار و سلیقه های خاص بر روال و عملکرد ایشان رسوخ نمی کند و او جز مردم هرگز تسلیم قشر خاصی نمی شود البته برخی از دوستان بر ایشان ایراداتی داشته و داریم که امید است که اینبار تجارب مثبت گذشته تکرار گردد و هرگونه فرصت سوزی و ملامت خود و اطرافیان به فراموشی سپرده شود
و راستی یادآوری به رقبا هم کرده باشم که اگر خاتمی کاندیدا شوند بهتر است دیگران زیاد امیدی به صندوق ها نداشته باشند چرا که با حضور خاتمی هیچ معجزه ای از صندوق ها حاصل نخواهد شد. البته اگر مشکلی و مانعی در مسیر خاتمی بوجود نیاورده باشند که خیلی تلاش میکنند