پروژه نفلين سينيت از طرحهاي نفرين شده معدني كشور است چه مشكلاتي كه درگذشته وجود داشته و چه در حال حاضركه اميد به اجرائي شدن آن كم است در آن مواقع با تاكيدات مسئولين محلي و پذيرش توام با اكرا ه مسئولين مافوق پروژه جان گرفت و تقريبا" مطالعات آن خاتمه يافته و رديف اعتباري منظور و اجرائي شدن آن تا مرحله نهائي اجراء پيش رفت كه حتي ظاهرا" دو بار كلنگ هم به زمين زده شد كه بارقه هائي در لابلاي اميدهاي به ياس تبديل شده مردم دميده گرديد كه اين بارقه ها بعد از به پيروزي رسيدن دولت نهم به شعله و چراغ راه مردم تبديل نشد و
مجددا" مسئولين جديد در اقتصادي بودن پروژه ايجاد شك كرده و آن را به مسيرهاي پرسنگلاخي رهنمون شدند و خوشبختانه باز هم طرح بعد از به روزآوري شدن روسفيد از آب درآمده و راهي كارتابل هاي مديران تصميم ساز شد كه باز هم قاضي القضات مربوطه طرح دعوي نموده و مدارك ديگري را براي اجرائي شدن طرح خواستار گرديد هرچه بود گذشت ولي مردم منتظر بازديد رئيس جمهور محترم از محل بودند كه بعد از اين هم اين پروژه در رديف مصوبات استاني قرار نگرفت با اينكه مديران استاني سعي در ماست مالي موضوع داشتند و دارند
پروژه به مناقصه بين الملي گذاشته شد و هيچكس يا شركتي از خارج درآن شركت ننمود و فقط شركتهاي داخلي به صورت محدود در آن شركت كرده و شركتي نيز علي رغم ميل باطني عده ائي برنده گرديد و خلاصه مقرر شده بود كه در تاريخ 6/6/86 قرار داد مربوطه امضاء و در محل مراسمي گرفته شده و كلنگي ديگر به زمين جديد كه گويا زمينهاي قبلي بدشگوم بوده اند زده شود كه در اين موقعيت حساس وزير صنايع و معادن بركنار و شامل مهرورزي گرديد و تير آقايان معركه گير به سنگ خورده و فعلا" گويا شكيات جديدي حاصل و دستورات مديران ارشد كشور كه مخالف اجرائي شدن طرح بوده و هستند دال بر توقف پروژه شده است
از طرف ديگر چون اين پروژه راي آور و ارتقاء دهنده است نماينده مظلوم منطقه كه سه سال و اندي را در آرامش به سربرده و آماده درو كردن نتايج خدمات خود است و بارها از مديران مسكن خر و حصاركش و زمين گير حمايت كرده و پيگيري هاي كليدي در سالهاي از ماضي يادش رفته بود حالا خودش را به آب و آتش مي زند كه پروژه جهنم شما يك كلنگ ديگر به زميني به زنيد بعد حالا هرچه شد كه شد
از طرف ديگر وزير آتي هم نياز به آراي نمايندگان مردم دارد و لذا بهترين فرصت براي يك معامله صوري ديگر آماده و مهياست اينك درست موقع گرفتن وعده هاي سر خرمن است وزير به وكيل و وكيل به وزير بايستي وعده هاي لازم را بدهند تا انشاله قرارداد مذكور كه هيچ گونه حمايت فني و مالي هم ندارد به امضا به رسد تا هم وزير راي اعتماد از مجلس به گيرد و هم وكيل و ديگر كانديداهاي منطقه حرفي براي گفتن داشته باشند
همه مي دانند كه صد بار هم قرارداد امضا شود اگر دولت كارهاي مربوط به خود را شروع نكند كاري ساخته نيست كه تا حال هم نشده است اين پروژه بيش از 700 ميليون دلار يعني حدود 6500 ميليارد ريال اعتبار نياز دارد كدام كشور تامين كننده است كدام شركت آورنده است و از اين كدام ها زياد است
اما آنچه بايستي گفته شود اين است كه دوستان علاقه اي به اجراي اين طرح نداشته و آن را اقتصادي نمي دانند و لذا اعتقادي هم به حيف و ميل بيت المال مسلمين ندارند و اين لب مطلب بوده و هست
و اگر دعوت نامه هاي گران قيمت و شيرنيات لذيذ و ميوه هاي ارگانيك هم آماده و خريداري شده است دستشان درد نكند تا امروز كه مردم نتوانسته از كسي سئوال كند كه چرا و براي چه اين كار انجام مي گيرد؟ اصلا" لزومي هم ندارد چون مردم ساليان سال است كه نتايج اينگونه كلنگها را ديده و لمس كرده اند ولي ازاين بابت كه مردم شيريني خورده و كف زده و بر جان و مال مسئولين دعا خواهند كرد از اين جهت بايستي از آقايان تشكر كرد
اينطوري كه معلوم است گويا پايلوت آذرشهر هم به علت عدم آشنائي پيمانكار با اين صنعت از كار افتاده و دانش فني قابل صدور هم هواست انشاله كه دوستان به فكر آنجا باشند تا دانش فني حاصل شده بيهوده از مسير سود دهي خارج نشود چرا كه خيلي از كشورها انتظار انتقال اين دانش فني را مي كشند
البته مديران محترم بومي و استاني هم ايكاش زودتر وارد گود شده و مشكلات را بر طرف مي كردند و علاقه اي در دولت مردان ذي ربط به وجود مي آوردند و اين پروژه را هم مثل ساير اقدامات بي نظير گذشته به نفع خود مصادره مي كردند
بقينا" آقايان در جريان مواضع معاونين وزارت صنايع و حتي رياستهاي بالا هستند و نياز به توضيح بيشتر ندارد.
راستي چرا به مردم مسايل را رو راست نمي گوئيم و چرا مردم را در انتظار مي گذاريم البته اين هم روشي است راي آور و غيره وغيره كه اقلا" اگر بازاري هم مي سوزد به فلاني تومماني مي رسد
حالا بايستي قبول كنيم كه وقتي مدير ارشد پروژه در تهران پيشنهاد لغو طرح مذكورو جايگزيني پروژه كوچكتررا مي كرد اگر پذيرفته مي شد شايد اقلا" مردم شريف را چند سال هم با آن پروژه سرگرم مي كرديم كه آن فرصت هم از دست رفته است باشه اين خستگي روحي غير از تني به آب دادن در سرعين با چيز ديگر بر طرف نمي شود بعد از مراسم مي رويم به آب گرم تا به مردم ثابت كنيم كه ما مرد عمل بوده و هستيم
