Monday, December 19, 2011

مرگ حاكم كره شمالي


تقريبا" ده سال پيش بود كه با هيات پارلماني از جمهوري خلق كره بازديد كرديم كشوري با طبيعت زيبا و مردم فقير يافتم مجسمه بزرگ كيم ايل سونگ رهبر قبلي آن كشور زيارت اجباري هياتهاي رسمي تلقي مي شود مجسمه به ارتفاع 22 متر و به وزن هفتاد تن و از جنس برنز كه با بالا گرفتن دستش ،آينده كره را به مردمش نشان مي دهد آينده تاريك و آوارگي و عقب ماندگي فاحش .هر قدر مجسمه هاي بيشتري در نقاط مختلف كشور نصب شده مردمش هم به همان اندازه فقيرتر گرديده اند در نقاط مختلف كشور عكسهاي بزرگي به چشم مي خورد و مردم مثل بت او را مي پرستيدند مردمي كه براي نان شبشان محتاج بودند ولي رهبرشان را گويا دوست داشتند

ما را به خانه قبلي او بردند و راهنما حرفهائي مي زد كه شنيدنش هم گناه كبيره بود مثلا" مي گفت او در دو ماهگي لب به سخن گشوده است و يا اينكه 1500 جلد كتاب در عرض سه ماه نوشته است آنها معتقد بودند كه رهبرشان با نظر خود آب و هوا را تغيير مي دهد يا اينكه ميز كتابت كوچكي را نشانمان داده و گفتند كه كيم ايل سونگ در چهار سالگي روي اين ميز نوشتن را شروع كرده و استقلا كره شمالي را از كره جنوبي بيان نموده بود عجب خبر از غيب دادن كه نتيجه اش كره شمالي ويران و كره جنونبي آباد است خيابانهاي آرام و خالي از خودرو و حتي چراغ راهنما هم وجود نداشت و به جاي آن مامورين خانم با در دست داشتن باتوم ،اندك راننده ها را هدايت مي كردند عكس و فيلم گرفتن ممنوع و از تلفن موبايل هم خبري نبود امكان تماس با كشور خارج مستلزم شرايط خاص بود در سرماي سوزان آن زمان اتاقها هيچگونه سيستم گرمايش نداشتند و مي خواستند ما را متوجه سازند كه نيازمند مساعدت كشور ما هستند محوطه و داخل مدارس و دانشگاهها را بايستي دانش آموزان و دانشجويان تميز مي كردند و براي ورود به محوطه آموزشي بايستي به ستون سه مثل نظاميان عمل مي نمودند گويي دانشگاه هم مركز آموزش نظامي است برنامه و تنوع غذائي مردم بسيار اسف بار بود و ازدواج هم در اختيار مسئولين حزب قرار داشت هيچ كس اجازه تماس با افراد خارجي را نداشت فرزندان مردم در چهار سالگي در اختيار حزب قرار مي گرفت و والدين نقشي در تربيت آنها نداشتند به جاي والدين رهبري كره افكارش را بر مغزهاي نونهالان معصوم تزريق مي كرد هي از پيشرفت و نوآوري سخن مي گفتند و هيچ موردي را هم نشان نمي دادند براي زيارت حسم موميايي شده رهبر سابقشان مردم را از اقصي نقاط كشور به شهر آورده بودند و موژيك هاي دور افتاده را با وضعيت غير قابل قبول در محوطه ساختمان جمع كرده بودند تا به ستون سه همه را كيلومترها را برده و وارد سالني بكنند كه كيم ايل سونگ در آنجا در داخل لباس نظاميش آرميده بود همه بايد سالن را دور زده و چهار بار در مقابل آن تعظيم مي كردند و افسران هم از پش مواظب بودند تا كم حرمتي نشود و همه از فضايل مراسم بهره مند شوند يعني ساده تر بگويم اگر كسي تا زانو خم نمي شد آن را وادار به انجام اين عمل مي نمودند و از اين قماش مسايل زياد است كه در اين رابطه گزارش مفصلي را آماده كرده ام كه بعدها به اطلاع علاقمندان خواهد رسيد

در يكي از مهماني هاي سفارتمان با رئيس مجلس خلق كره كه پير مردي از كار افتاده بود و همچنان بر گرده مردم بدبخت سنگيني مي كرد مصاحبه مانندي انجام دادم و از او سئوال نمودم كه كي فكر مي كنيد شما تسليم اراده مردمتان شويد و او تعجب كرده و گفتند مردم ما را انتخاب كرده اند

سئوال كردم چرا فقط سالي دو روز مجلس قانون گذاري شما فعاليت مي كند ؟ او گفت براي اينكه نياز به قوانين جديد نداريم و هر موقع رهبري كشور تشخيص دهد ما جلسه فوق العاده تشكيل مي دهيم و نمي خواهيم منابع كشور را بي خود به هدردهيم

او خسته بود و تازه از فلاحت و مزرعه باز گشته بود و دستانش هم حكايت از كار اجباري آن پير مرد داشت و با درخواست سفيرمان ادامه نداده و نظاره گرش بودم كه چگونه از سفره پهن شده شكمي از عزا در بياورد و واقعا" هم او و همكارانش شب پر سودي را به پايان بردند

موقع برگشتن از پيونگ يانگ به پكن و از آنجا به سئول كره جنوبي شاهد ماجرائي بودم كه هرگز فراموشم نخواهد شد بعد از 50 سال اقوام دو كره اجازه يافته بودند تا همديگر را ملاقات بكنند و از شمالي ها به سئول آمده بودند نوع پوشش و رفتار آنها نشان گر رسوخ فقر تا مغز استخوانهايشان بود و فاجعه اي را حكايت مي كرد كه آنسويش ناپيدا بود مي گويند كره شمالي در بدو جدائي از كره جنوبي وضع بهتري نسبت به آنها داشته است ولي بعلت بي لياقتي مسئولينش در فلاكت افتاده و بي نصيب از تمامي امكانات مورد نياز، به زندگي بي هدف خودشان ادامه مي دهند

همچنين بحث بمب اتمي، كره شمالي را در انزواي كامل قرار داه است و آنها چندين سال است كه دچار قحطي هستند با اين حال نمي دانم چطوري اين رهبر محترم، اسمش را رهبر دوست داشتني گذاشته بود براي چه و براي كي؟

بهتر است بگويم كه در كره غير از رهبر همه بايد در سال يك ماه كار اجباري كشاورزي انجام دهند و در اواخر پائيز كه فصل برداشت كاهوي كيمچي بود او هم در آن اردوگاه مشاركت كرده بود

بگذريم از اين دست موضوعات زياد است در آن زمان رهبر جديدا" فوت كرده به رهبر دوست داشتني شهرت داشت و هنوز در انظار مردم ظاهر نشده بود

به هر حال كيم جونگ ايل كه ديروز فوت كرده و مردم را به ظاهر داغدار كرده است مرا بر آن داشت كه از اوضاع آن كشور براي خوانندگان محترم اندكي توضيحات بالا را ارائه كرده باشم بطوري كه شنيديم قبل از فوتش پسر كوچكش آقاي اون را به رهبري كشور تعيين نموده بود و در اين رابطه بر مردم هيچ زحمتي نداده و هزينه را هم كم نموده است از اين بابت كه منابع كشور را براي يك انتخابات فرمايشي هزينه نكرده است بايد آفرين گفت و از اين جهت كه بر مردم وقعي نگذاشته و پسرش را بر مردم تحميل نموده است بايد بر كوته فكري و استبداد او افسوس خورد نمي دانم چرا در اين روزگار كه دنيا را به يك دهكده به علت پيشرفتهاي تكنولوژي تشبيه مي كنند اينگونه كشورها از روند جاري دنيا عقب نگهداشته شده و روز به روز هم بر مصائب آنها افزودن مي شود

از همه اينها جالبتر كه وقتي عزاداران كره اي را به آن وضعيت ديدم با خودم گفتم كه اين بيچارگان بايد بر اوضاع رقتبار خودشان بگريند نه به فوت اين آقا كه اخيرا" بيش از 60 هزار دلار براي خريد سگهاي خودش هزينه كرده بود در حالي كه مردمش هم دچار قحطي بودند

ديكتاتوري ديگر رخت از اين جهان بر بسته و نمي به كدام دنيا رفته است چرا كه ديكتاتورها را حتما" خداوند متعال هم در دنياي آرامش و آسايش و نيكبختي جاي نخواهد داد و اين افراد را نه مردم خواهد بخشيد و نه خداوند سبحان.

بيچارگي هاي مردم كره شمالي را من از نزديك رويت و مشاهده كرده ام اينگونه حكومتها، مستحق اضمحلال هستند نه تداوم حيات

روز دوشنبه 28 آذر ماه 1390

No comments: