Sunday, July 22, 2007

قاضي بولاغي

بيست و نهم تير ماه 86 بود كه با دوستان تصميم گرفتيم به منطقه آستمال ( آس – آلان ) رفته و در ييلاقات مربوطه گشتي زده و دمي چاق كنيم. و اين اتفاق افتاد و بعد از صرف صبحانه در جوشون (كوشان ) چائي به طرف سيد جبرئيل حركت و حوالي ساعت 9 صبح بعد از رسيدن به محل براي صعود به قله كوه معروف كوروش بزرگ آماده شديم هوا بسيار دلپذير و روح افزا بود از هر طرف و كناري صداي بلبل بي خبر از بهاي بنزين و غيره به گوش مي رسيد و در هر وجب گلهاي رنگارنگي به چشم مي خورد خلاصه بعد از حدود دو ساعت پياده روي به چادرمان برگشته و استراحتي كرده مجددا" بعد از ظهر از مسير سالان تپه ( جاده آستامال – كرينگان) به طرف قاضي بولاغي حركت كرديم در مسيرهاي مختلف صداي گوش نواز شلاله ها و چه چه بلبلان و ساير پرندگان و خش خش برگهاي درختان و همه و همه چنان مستانگي در شنونده ايجاد مي كرد كه گوئي هيچ روند ناسالمي در دنيا بر خلاف اميال و خواست هاي مردم اتفاق نمي افتد
بر بالاي كوه سالان تپه كه مجموعه نفيسي از شكوفائي طبيعت بهاري به چشم مي خورد و همگان را مدهوش مي سازد لحظاتي ايستاده و تاريخ گذشتگان را كه روزگاري با پاي پياده از آن كوره راهها عبور كرده و اوراق زرين تاريخ را مملو از حماسه ها كرده و از صحنه هاي حيات پاك شده اند مرور كرديم گوئي طبيعت زيبا و وصف ناپذير منطقه با ما سخن مي گويد و ما را با خودشان بر اعماق دلهاي خودشان مي برد
باران باريدن را شروع كرده و با نسيم دلنوازش چهره هاي مهمانان ناخوانده را نوازش مي داد و ما از قله سالان تپه (ساردور تپه ) به طرف قاضي بولاغي رد شده و از ميان جنگلهاي پرپوش راهي محل اطراق هاي گذشتگان شديم و به مجموعه چشمه هاي يخ گونه قاضي بولاغي رسيده و با خوردن آب صد در صد معدني چشمه ها تني آسوده و نگاهي ملايم بر گونه هاي سبز و رنگين طبيعت عمومي منطقه انداخته و با نجواهاي روح بخش چمنزارها آرام گرفتيم
هرگز با اينگونه نوشته ها اوصاف و زيبائي هاي اين سرزمين به اتمام نمي رسد ولي روزگاري فرا خواهد رسيد كه از خزانه هاي ارزان امروزي اين ديار به بزرگي ياد شده و بهره ها برده خواهد شد امروز اين ديار فراموش شده است و دست اندركاران فعلا" به دليل پائين بودن قيمت نفت و ساير دلايل حوصله رسيدگي به اين چنين مناطقي را ندارند يعني مثلا" جاده منطقه از هشت سال پيش تمام شده ولي اسفالت نشده كه هيچ اقلا" ريگلاژ هم نشده است و ساير كاستي ها كه نظر مردم ملاك عمل است.
قاضي بولاغي را با تمامي ميل و اشتياق كه داشته و داريم ترك كرده و راهي سيد جبرئيل شده و بار و بنه را براي عزيمت به شهر دوست نداشتني بستيم و از طبيعت كم نظير محل خداحافظي نموديم
قاضي بولاغي براي من يادآور آبا و اجدادي بود كه روزگاري را در آن سرزمين زيبا و تاريخي زيسته و تاريخ ما را به خوبي ساخته اند من آرزو داشتم كه به منطقه سري زده و با گذشتگان خود تجديد ميثاقي كرده باشم
از طرف ديگر با مردمي ديدار مي كردم كه آنها براي من سرمايه تمام نشدني محسوب ميشوند و از اين بابت هم شاكر خداوند متعال مي باشم

No comments: